شنبه , ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
خداوندا اگر روزی من در آسمان است برایم نازل کن و اگر در زمین است آن را خارج کن و اگر دور است آن را نزدیک گردان و اگر نزدیک است آن را آسان کن و اگر کم است آن را زیاد کن و اگر زیاد است در آن برکت بگذار و روزیم را توسط افراد خوب به من برسان و مرا محتاج افراد بد نکن و اگر روزیم وجود ندارد با وحدانیت و صفت آفرینمحمد عاشوری...
صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کامچون سوسن آزاده چرا جمله زبانیگویی بدهم کامت و جانت بستانمترسم ندهی کامم و جانم بستانیحافظ شیرازیمحمد عاشوری...
من خود بلای خویشم ، از خود کجا گریزممحمد عاشوری...
همیشه دوستت دارم ساده و کوتاه بنویسمو باز هم کوتاه مینویسمعزیزم دوستت دارممحمد عاشوری...
با آنکه غمی درون ما می رقصیدولی چهره ما باز به شما میخندیدمحمد عاشوری...
وقتی هیچ جا خونه خود آدم نمیشه ، (من یاد در کنارت بودن می افتم / یاد بغل یار می افتم)محمد عاشوری...
خریدنی نبودم ، پس فروختنم...!محمد عاشوری...
دوباره تو پلک زدی و شبم یلدا شددوباره وعده ی دیدارمان به فردا شدآه ما قرارمان وقت گرما بودباز تو نیامدی و فصل سرما شدمحمد عاشوری...