متن کوتاه شهادت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه شهادت
شهید!
تو در بزمِ صداقت،
دُردِ دَرد محبّت نوشیدی!
و در رزمِ شجاعت،
دَرعِ دین و قداست پوشیدی!
شهید!
تو شاهمقصودیِ عشق را با شـاهبـانـگِ شوق تسبیـح مینمودی و عشّاقِ دل میسرودی!
شهید، شیفتهای است؛ که خرمن، خرمن، وجودش را، در آتش عشق بیکرانهی مطلقِ محبّت سوزانده و با خوشه، خوشهی پروینِ پارههای پیکر خویش، پهندشتِ پریشانی را پر نموده است!
در وصف شهید و شهادت و شرح شهامتها؛ شجاعتها؛ پایمردیها؛ مردانگی ها؛ بزرگیها؛ سترگیها و جاودانگیهای شهیدان، هرچه گفته آید، باز هم نمیتوان قطرهای از عظمت این پاکان خدایی را بازنمود.
در وصف سرخیِ راه و سرسبزیِ ایمان شهیدان، هر یادی بر زبانِ دل جاری گردد و هر سِروادی بر جانِ دل ساری شود، باز هم جای سخن باقی است؛ سرایش میماند و واژهها در نمایشِ شکوهِ شهیدان درمیمانند.
وصف شهید و شهادت را باید، در خوننوشتههای گلگونِ تاریخ خواند!
وصف شهید و شهادت را باید، در سنگنوشتههای تختِ جمشیدِ آرامگاهِ جاویدِ آزادمردانِ شهید، نجوا نمود...
شهید، شوریدهحالی است شیدا؛ که «رکعتان عشق» را، از شط خون قامت بستهاست!
عشق، آتشوار است و با آبدستیِ تمام، آراستهسخن و خوشکلام، عاشق را سوی خویش آوا میکند و شهید، شورندهای است شوریدهحال؛ که گلبوسه از لبان آتشین عشق مینوشد.
درد دارد قصّههای زندگی
چون که مرگ است عاقبت پایانِ ما
مرگِ سرخ امّا عزیزم مرگ نیست
شورِ پروازیست تا بیانتها
حسّ نابِ زندگی دارد به جان
التهابِ مردنی شاد و، رها
فراموشم نمیشوی هرگز...
به خوابِ شیرینم اندری هنوز؛
برایم روشن است چون روز؛
روانت جاری است اینجا...
تو را میبینم هر شب، در رویا...
تو را که پاورچین پاورچین،
می رسی تا دیوارهی احساسم؛
و در جاریِ شبانهی احساس،
میآیی به سویم،
با دستی، پر از گلِ یاس...
ای کاش که عمرمان اگر سر برسد
بر پای همین مسیر و باور برسد
حالا که قرار است از اینجا برویم
ای کاش شهادت ازهمین در برسد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
اگر چه زخمی از درد فراقیم
به مانند شقایق داغداریم
شهادت افتخار وسربلندی ست
که ما از مردمان سر به داریم
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی