یکشنبه , ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
غم غربت بگیرد مثل بغضی سخت نایت را محرم آی می چسبد بگریی غصه هایت را...
از میان نوحه و زنجیر و گریه بر حسینکاش گوشم بشنود پیغام آن آزاده را...
مثل عباس کسی هست دلاور باشد، با همه تشنگی اش یاد برادر باشد...
بی دست کربلا دست مرا بگیر......
به امتداد هر دستتقامتی افتادهآب شرمنده شداز مشک چال گونه هایتعباس...
پشت به پشت و صف شکن کیست حریف تن به تن...
بر سینه ی من نوشته بین الحرمیننصف قلبم با ابالفضل، نصف دیگر با حسین...
نهمین روز محرّم الحرام، تاسوعای حسینیروز یقین و وفاداری، بر شیعیان جهان تسلیت باد....
حر پشیمان توام یا حسیندست به دامان توام یا حسین...
سرو تماشایی من ،شاه منی یا حسینتو شب تاریکی من،ماه منی یا حسین...
خیمه ی دل بوی محرم گرفت...
دوباره ماه محرم ؛ دوباره بوی حسین(ع)...
خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد دور عاشقان آمد نوبت محرم شد...
هیچکس چون ما نگیرد ماتم این ماه رابا محرم شیعیان را اتصال دیگری است...
از زمین کربلا خورشید ها برخاسته ...عشق از قافله هفتاد و دو سر میخواسته ......
اهل عالم، دارد از ره ماه ماتم می رسدهیئتی ها، یا علی؛ دارد محرّم می رسد...
شال و لباس مشکی ما را بیاورید حیّ علیَ العزا که محرّم رسیده است...
از بلندایِ نگاهِ تو فقط پرواز و پرواز و پروازنه محضر لازمه نه حلقهاما تویی مَحرم، تویی همدم، تویی همراز......
تویی که در کنارش مینشینی و با چند آیه محرمش میشویاما من... منی که عمریست در عشق و حسرتش بسر میبرمهنوز به او ... نامحرمم......
دلم دریاچه غم شد دوبارهبخوان ای دل محرم شد دوباره...