غم غربت بگیرد مثل بغضی سخت نایت را محرم آی می چسبد بگریی غصه هایت را
از میان نوحه و زنجیر و گریه بر حسین کاش گوشم بشنود پیغام آن آزاده را
مثل عباس کسی هست دلاور باشد، با همه تشنگی اش یاد برادر باشد
بی دست کربلا دست مرا بگیر...
به امتداد هر دستت قامتی افتاده آب شرمنده شد از مشک چال گونه هایت عباس
پشت به پشت و صف شکن کیست حریف تن به تن
بر سینه ی من نوشته بین الحرمین نصف قلبم با ابالفضل، نصف دیگر با حسین
نهمین روز محرّم الحرام، تاسوعای حسینی روز یقین و وفاداری، بر شیعیان جهان تسلیت باد.
حر پشیمان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین
سرو تماشایی من ،شاه منی یا حسین تو شب تاریکی من،ماه منی یا حسین
خیمه ی دل بوی محرم گرفت
دوباره ماه محرم ؛ دوباره بوی حسین(ع)
خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد دور عاشقان آمد نوبت محرم شد
هیچکس چون ما نگیرد ماتم این ماه را با محرم شیعیان را اتصال دیگری است
از زمین کربلا خورشید ها برخاسته ... عشق از قافله هفتاد و دو سر میخواسته ...
اهل عالم، دارد از ره ماه ماتم می رسد هیئتی ها، یا علی؛ دارد محرّم می رسد
شال و لباس مشکی ما را بیاورید حیّ علیَ العزا که محرّم رسیده است
از بلندایِ نگاهِ تو فقط پرواز و پرواز و پرواز نه محضر لازمه نه حلقه اما تویی مَحرم، تویی همدم، تویی همراز...
تویی که در کنارش مینشینی و با چند آیه محرمش میشوی اما من... منی که عمریست در عشق و حسرتش بسر میبرم هنوز به او ... نامحرمم...
دلم دریاچه غم شد دوباره بخوان ای دل محرم شد دوباره