سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
چگونه هوایت را از سر به در کنم وقتی تمام شهر یاد تو را در من زنده می کند.......
روزی که ذره ذره شود استخوان من باشد هنوز در دل تنگم هوای تو...
هوای توبی تابی پنجرهکاش پرنده ایبال اش را به من می داد....
هرگز نمی شود که تو را دید و بعد از آنجایی نفس کشید به جز در هوای تو...
یک سفره نان گرمیک دشت اشتهاگندم منمچاک دلم در هوای توست!...
دلمهوای تو را دارد خدا کند راست باشدمی گویند دل به دل راه دارد...
یک شب هوای گریهیک شب هوای فریادامشب دلمهوای تو کرده است ......
بهشت یعنییک نفس عمیق در هوای تو...
تمام اکسیژنهای دنیا را هم بیاورندبه کارم نمیآیدمن پر از،هوای توام...
دلمهوای تو را دارد!!خدا کند راست باشد...که می گویند دل به دل راه دارد...!!...
فقط به هوای تو نفس میکشم......
دلمهوای تو را دارد...خدا کند راست باشدکه می گوینددل به دل راه دارد....
دوست داشتنت به پایم می پیچدو من گل سرخی می شومدر هوای تو......
هوای تو امشب چگونه است؟در من امشب یکی دنبال چتر می گردد !...
هوای توبی هوا می آید و دلتنگ می کند!...