پدرم وصیت کرد که عاشق نشوم تو چه کردی که به گور پدرم خندیدم؟
کسی که میدونه اشتباه کردی و بازم ازت دفاع میکنه ؛ یا عاشقته ، یا مادرته
من عاشق لحظههای با تو بودنم
ولنتاین واسه بچه خوشگلاست ما زشت ها عاشق ننه بابامونیم
صبح یعنی نفسم با نفست ساز شود چشم من در نگه عاشق تو باز شود...
کوچک اما مرد ساده اما صمیمی عاقل ام عاشق رفیق باش رفیق
وای از آن روز تو عاشق شوی و من معشوق پدری از تو درآرم که خدا میداند...
گفته بودند که عاشق بشوی میمیری اولین تجربه ام بود ، چه می دانستم ...
دلبرت هر قدر زیباتر غمت هم بیشتر پشت عاشق را همین آزارها تا می کند... .
همه دنیا فهمید من یه زمانی عاشق بودم اما اونی که باید می فهمید نفهمید!!
در قهوهایِ چشم تو خواندم که محال است آنکس که مرا عاشق خود کرد نباشی!
یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل این بار اگر اصرار کنی وای به حالت
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز.... بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم میکند
آهسته تر برو رد پایت مرا عاشق زمین می کند!
سارای این زمانه عاشق دارا می شود...
چطور می شود قلبی را پنهان کرد که این همه عاشق است ...
تاکهازجانبِ معشوقهنباشدکششی کوششعاشقبیچارهبهجایینرسد
عاشقآننیست کههرلحظهزندلافمحبت مردآنستکهلبببنددوبازوبگشاید
دهقان عاشق! کوه اگر این بار ریزش کرد پیراهنت را در نیاور؛ قصه تکراریست!
جز رنج چه بود سهمت از این همه عشق مظلوم ترین عاشق دنیا *مادر*
در دو چال گونه ات دنیای من جا میشود عاشق دنیای خویشم لحظه ی خندیدنت
اگر واقعا عاشق کسی باشی وفادار بودن آسونه ️️️
گویند که سوزد دل عاشق به جهنم سوزندهتر از هجر تو بر دل شرری نیست
دو چیز خیلی ترسناکه خشم کسی که مهربونه بی تفاوتی کسی که عاشقه