و سکوت شب چه زیبا خواستنی تر می شود در میانِ آرامشِ نجواهایِ عاشقانه یِ آغوشِ تو ️️️
م️ن چه آسمانِ خوشبختی ام.. وقتی تقدیر است، آفتابِ هر صبحِ من تو باشی... ️️️
صبح ،شروع عاشقانہ هاے دنیاست اگر بر منبر لبھاے تو اذان دوست داشتن سردهد... ️️️
دوستت ️دارم هایت را بگو ... تو اگر نیازِ گفتن نداری من سخت محتاجِ شنیدنم ️️️
با شوقِ تو عالم همه سجاده ی عشق است...️️ ️️️
پنهان کردن تو کار ساده ای نیست مثل شوق کودکی بعد خرید کفشی نو مثل شنیدن ربنا بوقت افطار مثل هربار متولد شدن تو در من...
. با تُو به اوج می رسد معنیِ دوست داشتن
قرمز بپوش که جهان با لب هات هماهنگ شود این گونه سرخ همین گونه سرخ تر قرمز بپوش و با خودت چیز مبهمی زمزمه کن من این شعر را از لب های تو سروده ام ️ ️️️
هر صبح با تو آغاز میشود روزم .. لبخندم.. بوسہ ام.. همہ از عشق تو پدیدار میشود.. اے تمام بهانہ هایم دوستت دارم....
️ عزیز دلم تو تکرار نمیشوی این منم که دلبسته تر میشم نفسم شاید دلیل زنده بودنم باشه ولی بی شک ️ تو تنها دلیل نفس کشیدن منی ... ️️️
من را به ضیافت زیبای آغوشت هر افطار دعوت کن ... بی شک قبول می شود روزه ای که در آغوش باز شود ...
فڪر ڪردن به تو تنها یڪ نتیجه دارد هر بار بیشتر عاشقت می شوم . .. ️️️
تو میخندی و خودت نمیدانی مرا به همین سادگی به آرزوهایم میرسانی ...
و من اگر عشق تُ در دلم نباشد پس برای چه ادامه دهم نفس کشیدنم را...؟!
صبح و شب ندارد جانم هر وقت به تو فکر میکنم فکرم پر می شود از تو و خاطرات با تو فرقی هم نمیکند ساعت روزگار چند است همینکه پای تو وسط باشد همه چیز روشن است.
به نَفَس های تو بند است مرا هر نفسی ... ️️️
کنار تو هر لحظه گویم به خویش که خوشبختی بی کران با من است
اسفند کم کم ته نشین می شود و من دوست داشتنت را می سپارم به فصلی جدید بهار زمزمه ی زیبای عاشقانه ی تو ست
زندگی می کنم و برایش دلیل هم دارم : دوست داشتن تو … ️️️
من مستم و این مستی من مستی می نیست چون یاد جمال تو کنم، مست شوم من،،، ️️️
زندگی چیست به جز لحظه ی خندیدن تو ؟ ️️️
درسرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق شادم از اینکه همه حال و هوایم تو شدی ️️️
صبح بخیرهاے تو پیام عاشقانه اے است ڪه عشق را پیوند میزند به لبهاے من ... ️️️
از مشرقِ نگاهِ تو خورشید می دمد صبحی که با تو می شود آغاز ، دیدنیست!