متن رضا حدادیان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رضا حدادیان
جاده ی رنگین کمانت را نمی بیند کسی
ایستگاه آسمانت را نمی بیند کسی
در غبار ابر پنهان هستی و جز چشم باد
ردّ پای گیسوانت را نمی بیند کسی
دست افشان، موج های مست می رقصند وهیچ
کشتی بی بادبانت را نمی بیند کسی
غنچه،غنچه خنده ی دشت تو...
دنیا چقدر فاصله انداخت بین ما !
تو جنگل شمالی و من ساحل جنوب
پروانه ی خیال تو در قاب ،میخکوب
عطری که از تو مانده به جا ، خاطرات خوب
دنیا چقدر فاصله انداخت بین ما !
تو جنگل شمالی و من ساحل جنوب
تنها ترین درختم و غم نوک می زند
تَق تَق تَتق به زندگی ام، مثل دارکوب
چیزی شبیه پنجره...
بگذار باشد چشم گلدان ها گرفتارت!
پروانه ی پسکوچه ی خورشید بیمارت
یک عمر روی پای خود بودی، درخت من!
هرگز نیفتاده به روی شانه ای بارت
هرچند که اهل فراموشیست آیینه
امّا در او جا مانده ردّ پای رخسارت
با من بگو درد دل خود را ! خیالت تخت...