متن رویای سامانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رویای سامانی
حوالی یِ چشم های توام
نزدیکتر بیا،
خسته ام
از تبانی ات با سایه ام
و من ایمان دارم
که موهای خرمایت
هوش از سر تمام نخلستان
برده است.
حتی وقتی ساعت از پیچ وتاب
یک حادثه بر می گشت
من منتظرت بودم....
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
بوی خیس بال هایت
فراتر از بوی نمناک زمین
پس از باران است
گریه که می کنی
تمام مساحت دریا
در اشکهایت شنا می کنند...
مرا....
ببر به جایی که
هوای تو
نیست....