متن باران عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران عاشقانه
بیا بازم بریم دریا، شمال عَطرسفر داره
ببین ساحل یه رَدپا ،روی شِن ها رو کَم داره
******
منو فکر سفر با تو،بازم، غرق خیالت کرد
هوا شَرجی شُدُ،موهات، منوحالی به حالی کرد
*******
نم بارون زده کم کم،توی برکه ،توشالیزار
یه جایی عاشقی باشه ،من و تو، تا سحر...
چه بارانیست امشب
تمام واژههایم
در خیسیِ خاطرت
غرق شدهاند
شعرهایم
بیپناه
در کوچههای شب
به دنبال ردّی از نگاهت
قدم میزنند
دوباره
دوباره
و دوباره مینویسم
شاید
ردی از تو
در واژهای
جا بماند
کاش قسمتم باشد دیدنت…
در یک عصر بارانی،
زیر چتر نگاهت،
آنجا که هیچکس جز ما
به عبورِ ثانیهها اهمیتی نمیدهد...
کاش قسمتم شود نشستن
در کنار دلت،
شنیدن سکوتت،
لمس آرامشی که
فقط حضور تو میآفریند...
کاش روزی بیاید
که تقویم دلت
با نام من ورق بخورد،
و سهم...
می کُشد یک روز
بوسه های باران
پنجره را
و......
ز گرما و گرم آغوشت شدم ابری و بارانی
فراموشم شده هر شب تلاطمهای طوفانی
چه آرامم از آن روزی که بوسیدم لبانت را
ولی بیوقفه میخواهم نوازشهای طولانی
پشت پنجرهی حنجرهی تنهایی
یک نفر
دارد آه میکشد آرام
نم نم باران
مینوازد گونههای خیسش را
و بغضی سرد
میفشارد گلوی خستهاش را سخت...
باران میبارد
یادت قطرهقطره
بر پنجرهی قلبم میچکد
در کوچههای خیس خاطره
صدایت میزنم
اما صدایم
لابلای آواز باران
گم میشود...
باران آمد و
چکّه چکّه
نمِ یادت
ابری نمود آسمانِ احساسم را
بوی خیس بال هایت
فراتر از بوی نمناک زمین
پس از باران است
گریه که می کنی
تمام مساحت دریا
در اشکهایت شنا می کنند...
**«باران:
ترکیبی است
از شب و بوی خاک
در خمیازه ی پلک تو
با پنجره هایی که از فرط انتظار
خط خطی اند
تا ...
در چهار زاویه ی این شیشه
راست ترین خطِ تنهای ام
را کج کنم»**
دلم هوای بارانی می خواهد شانه ب شانه قدم زدن و به نفس نفس افتادن
دلم دستان گرمت را می خواهد مهرورزیدن و ناز کردن..
دلم تو را می خواهد عشق ورزیدن و ب پرواز در آمدن
دلم بوسه می خواهد در آغوشت جان دادن و ب عشقت تسلیم شدن..
باران و ساحل من و تو دست در دست
بوی اتیش و هیزم
شانه ب شانه رفتن
سایه ها را پشت سر جا گذاشتن
به سمت دریا دویدن
غرش توفان و ریختن تگرگ
سوز باد بارش ابر ،به اغوش یکدیگر پناه بردن
رقص موهایم در میان انگشتانت بوسه های گرمت...