متن غروب غم انگیز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غروب غم انگیز
هزار کوهِ یخی قد کشید در شعرم
نداشت معجزه ای آفتاب مایلِ من
بعد تو
فرو ریختم در خویش ،
آه
قد کشید
در حُرم دلتنگی غروب...
دل، گیر کسی است،
که دلگیرم کرد و رفت،
در آن غروب دلگیر دریا
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
داشتیم تدارک سفر میدیدیم، سالها میشد که حال و هوای عید مثل بچگیا نشده بود ولی امسال واسم عجیب بود، تو همین حال هوا بودم قهوه تعارف کردم کمی اصرار زیادی و دستم به فنجان خورد و ریخت روی لباسش، از من پرسید تو ریختی؟ خیلی عصبانی بود ترسیدم نا...
در هنگامه ی هر غروب
صحنه ی غم انگیز
کابوس تکراری نداشتنت
به استقبال چشم هایم می آید
تا که در تاریکی مطلق
بر لب پرتگاه شب بنشینم و
سقوط آرزوهایم را
نظاره کنم