متن زانا کوردستانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زانا کوردستانی
در پیله ی دلتنگی،،،
چنان گرفتارم که
پروانه گی؛
فراموشم شده ست!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
سال هاست پوستم،،،
خشکسالی انگشتانِ بارانیت را دارد!
♡
بر من ببار!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
شیر را یال زدند!
به این گمان که از شیر بودنش کاسته شود
غافل که قدرت او
در ذهنش است
--نه پنجه.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
آویخته ام به رخت آویز،
--دلتنگی هایم!
وقتی که تو هستی
به در می آورم
این پیرهن گشاد را...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
[برای امام زمان(عج)]
کوچه های شهر؛
پیر شده اند و،
صبرشان سر آمده ست!
***
به انتظارِ عالمی؛
-- معنا بده!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
عصرها برایت چای دم می کنم،،،
تو اما ،،، نیستی!
هر بار چای ی از دهن می افتد؛
مانند دوستت دارم هایت!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
در ازدحامِ خیالاتِ شلوغم؛
--در این شهر،
تو،،،
شبیه هیچکس نیستی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
من،
مُرده بودم !
مدفون در تنهایی،،،
عشق \تو\ رستاخیزی شد وُ
--زنده ام کرد!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
چشم هایم،،،
از این \روزنه\
به راه آمدنت دوخته ست...
♥
مگر خیاط ست پنجره!؟
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
مادرم یکریز دعا می کند،
پدرم دائم سکوت،،
و من خوب می دانم،
تنها
با تلاش
\آزادی\
پر می گیرد...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
در ذهن
خیالت را می کارم وُ
در دل،
غمت را برداشت!
...
و هنوز دستانم از تو خالی ست...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
بدون چتر و باران هم؛
می شود عاشق شدوُ،
--عاشق ماند!
♡
کوهستان های کوردستان
شاهد من اند.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
دلتنگی هایم شعر می شود!
همه می خوانند اما،
آن که \نمی خواند\
--تویی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
دالانی ست تاریک و،
سیاه!
شبیه مرگ!
♡
هولناک ست دوری ی تو!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
نبودنت،،،
مرگ است وُ
خانه بی تو، گوری تاریک...
وَ من،،،
لاشه ای کوکی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
تک درختی متروکم،
مطرودِ بیابان حتا!
***
بودنم بی تو، پدر!
معنای پوچی نمی دهد؟
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
تقویم
ماه هاست
نیامدن ات را
به رخ ام می کشد.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
(زانا کوردستانی)