خطای رایجی است که مردم عشق را بالاتر از دوستی می نشانند و آن را در حکم امری کاملا متفاوت می نگرند. عشق تنها زمانی والا و ارزشمند است که دربر دارنده دوستی ای باشد که بتواند بازتولید شود. با عشق به شیوه معمول، اگر به دوستی منجر نشود فقط...
هر چند که هرگز نرسیدم به وصالت عمری که حرام تو شد ای عشق /حلالت
و عشق اگر با حضور همین روزمرگی ها عشق بماند عشق است...!
حس بودنت قشنگترین حس دنیاست تو که باشی هر روز را نه ! هر ثانیه را عشق است...
ای ماه بی تکرار من بغض بی انکار من ای عشق بی پایان من میروی اما کمی دلتنگ من باش
دستان ت️و نقاشان ماهرند طرحی کشیده اند در من مختصر به نام عشق..
زیباترین چیزی که درجاده عشق دیدم تابلویی بود که روش نوشته شده بود دوست داشتن دل میخواهد نه دلیل
آرزویم این است که صفحه غم و اندوه در دفتر زندگیتان همیشه سفید بماند... اوقاتتون به وقت مهربانی لبخندتون به رنگ عشق
برای تصاحبت نمی جنگم احاطه ات نمی کنم تا مال من شوی با رقیبان نمی جنگم ! عشق تملک نیست ، تعلق است ولی اگر بیایی و بمانی برای با تو ماندن ، با دنیا می جنگم
عشق یعنی تو و آن لحظه ی بی روسری ات رقص گیسوی بهم ریخته و دلبری ات
ترس از عشق، ترس از زندگی است و آنان که از عشق دوری می کنند مردگانی بیش نیستند.
عشق وسیله‌ای است که تمام دردسرهای کوچک را به یک دردسر بزرگ تبدیل میکند.
آبراهام مزلو دو گونه عشق را توصیف می کندکه با این دو نوع انگیزه همساز و هماهنگ است: کاستی و رشد. عشق کاستی مدار عشقی خودخواهانه یا عشق - نیاز است، در حالی که عشق هستی مدار (عشقی که بر پایه هستی و موجودیت دیگری بنا می شود)، عشق عاری...
عشق تنها چیزی بود که می تونست منو از این زندگی مسخره دور کنه،تنها امید من بود ... و تو نابودش کردی The Family
آدمیزاد فقط با آب و نان و هوا نیست که زنده است! این را دانستم و می دانم که آدم به آدم است که زنده است آدم به عشق آدم زنده است.
پدر با کوله باری از عشق و مهربانی و محبت قامتت الف بود دال شد
شب چه صبور است چه آرامشی و چه دلِ بزرگی دارد که پایِ دلتنگیِ عاشقان تا صبح بیدار است شبتون به زیبایی عشقِ خدا و به لطافت مهر خدا
عشق قهار است و من مقهور عشق
تو با قلب ویرانه ی من چه کردی؟ ببین عشق دیوانه ی من چه کردی
صدایت میکنم با عشق جوابم میدهی با جان همین جان گفتنت عشقم هوایی میکند دل را
دیوانه ترین حالت یک عشق زمانیست دلتنگ شوی / کار ز دست تو نیاید...
عشق کاری کرد با قلبم که چاقو با انار...
هیچوقت... دنبال عشق،محبت یاتوجه نباش، اگه یه نفر اینارو... از روی اختیار به تو نده، داشتنش ارزش نداره...
در بیست سالگی یاد گرفتم کار خلاف فایده ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود. در سی سالگی پی بردم که قدرت، جاذبه ی مرد است و جاذبه، قدرت زن. در چهل سالگی آموختم که رمزِ ’خوشبخت زیستن‛ در انجام کاری نیست که دوستش داریم؛ بلکه در دوست داشتنِ...
