متن فروغ گودرزی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات فروغ گودرزی
تُ
زخمی کدام حسرتی
که من
به چشمانت نمی آیم؟!!
به ساز دل او رقصیدن
کار من بی تجربه در
رقصیدن نیست
باید
به آغوش بکشم تو را
دلم از اندوه
می لرزد..
وٓ
من بوسیدم
جای خالی ت را
به تکرار
درد
نبودن توست
جمعه که معلوم است
بی ساز می رقصد...!
تو
نفس می کشی
و
من
تعدادشان را برای
زنده ماندنم
می شمارم...
خیابانی
خالی از رهگذرم
نیست نشانی از من
شاید آن سایه ی دور
من باشم...!!!
(فروغ گودرزی)
یکشنبه را
یک بار دیگر
مرور کردم
عشق است
بخدا...
فروغ گودرزی
دل به دل راه دارد
حتی
در آن
کوچه ی بن بست...
فروغ گودرزی
پیش از رفتن بهار
از تو کوچ می کنم
من تو را چون شکوفه ها
گوشواره ای بر گوش
به یادگار می برم...
چشمانش می چرخد به
دنبال نور تا فرزندانش
را بزرگ کند
آفتابگردان حیاطمان را می گویم...
(فروغ گودرزی)
این روزها
به دنبال نشانی از خود می گردم
گویی گمشده ایی بی هوشم
هر چه در من بوده گم شده است!
به گمانم؛ راه را اشتباه آمده ام...!!
(فروغ گودرزی)