متن فروغ گودرزی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات فروغ گودرزی
در سرم
صدایت
می چرخد و
می چرخد
گیج می شوم
این تویی یا
خاطراتِ خسته ام...
(فروغ گودرزی)
می شود
گاهی تو را
از هیچ هم خواست
یا که حتی
نام زیبای تو را
می شود رویا گذاشت.
(فروغ گودرزی)
نگاهش
از دهان افتاد
شیرینی ندارد
دلم
اما هنوز
تلخی نگاهش را خریدار است...
(فروغ گودرزی)
من
تو را
چون حال خوشِ اذان صبح
به جانم می خرم...!
در آن تردید
در آن حس پر از درد
آسمان ریز بارید
کسی چه می داند
شاید قطره ی باران بشوید
رُح مهتاب را...
(فروغ گودرزی)
من هنوز
خیابان هایی را می شناسم
پُر از قدمهای تو
کاش آلزایمر زودتر از وقتش
به سراغم بیاید...
(فروغ گودرزی)
دلم را
به هر راهی که می زنم
تنهایی باز؛
یک پا جلوتر از من
قدم بر می دارد...
(فروغ گودرزی)
بی مقدمه می گویم
قصه ی بودن تو
آخرش پنجره ا ی باز رو
به گلستان گل است...
(فروغ گودرزی)
شعر
می شود
بافتن موهایم با دستان تو
(فروغ گودرزی)
به دلبری ها یم
رنگِ سُرخ
زدم
تا به
چشمانَ ش بیایم...
آرزوهایم را
آب برد
قبل از؛
لمس شدن...
حال دلم خوب است و
این نشان از شنبه ای
پر از داشتن توست...
صبر از من رفت
چون پروانه ای از
پیله ی خود
(فروغ گودرزی)
قبر
دلم می سوزد
از فراموش شدنم
چون قبری که مرده ای
در آن زندگی نمی کند...!
(فروغ گودرزی)