متن گلستان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات گلستان
کاش روز و روزگار بهتری پیدا شود..
یک رفیق اهل دل یا دلبری پیدا شود
بر لب سرد زمین مانند آغاز بهار.
از صدایِ بُلبلان شور وشری پیدا شود
باز باران با سخاوت، دشت را مهمان کند
در گلستانهایِ ما گل پیکری پیدا شود
یا برای حال ما و حال...
پرورش می یابد از: قلبِ گلستان، بوی ناب؛
می کند رفعِ صداع از جان، نمِ پاکِ گلاب؛
نیست هرگز باعثِ دردِ سری، فرزندِ نیک؛
سرفِرازی می دمد، از کوششِ دلبندِ نیک.
برشی از یک مثنوی تعلیمی_تمثیلی
در دل شب‌های تاریک آسمان می‌سوزدم
شعله‌ای از عشق پنهان بی‌امان می‌سوزدم
در هوای وصل جانان بی‌قرارم روز و شب
چون شهاب از شوق دیدار آسمان می‌سوزدم
چون نسیم صبحگاهی در گلستان عشق او
بوی خوش از عطر گیسوی جوان می‌سوزدم
در غم هجران یارم چون شمع سوزانم به شب...
گذری خواهی کرد..
بر گلستان کسی گر گذری خواهی کرد
یک دم آرام بشین در نفسش
تا نفسی تازه کنی
شاید آن گل به هوایت
نفسش را به تو آغشته کند
از طلوع آفتاب روی دوست
در زمستان مژده ی بهار می آید
سرود و نغمه ی نوروز
به گلستان شور هزار می آید
فیروزه سمیعی
بی مقدمه می گویم
قصه ی بودن تو
آخرش پنجره ا ی باز رو
به گلستان گل است...
(فروغ گودرزی)
آی !
بازکن پنجره را
باز کن پنجره را
در بگشا
که بهاران آمد!
که شکفته گل سرخ
به گلستان آمد!
