یک دقیقه که نه یلدای ما هزاران سال به "تو" بیشتر فکر کردن بود...
به مهمانیِ برکه ها بیا به شب سپرده ام یلدا شود
نظر به روی تو هر بامداد نوروزی ست شب فراق تو هر شب که هست یلدایی ست
شب یلدا کنار تو عشقم؛یه چیز دیگه س
تو خودت هم نمی دانی یلدا باشد و نباشد من یک دنیا منتظرت می مانم
ای آنکه میخواهمت شب یلدا مبارک
بیا تا در بلند ترین فرصت شبانه از هزار رنگی پاییز به یکرنگی زمستان برسیم یلدا مبارک عشقم...
هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم ولی بعد حافظ خوانی شب های یلدا بیشتر
آذر یلدا را به زمستان بسپار سپید بختش می کند.
چه می‌شود/ چشم درچشم/ پلک نزنی/ در این شبِ طولانی/ یلدا
یلدا دوست داشتن توست در دلم همانقدر طولانی همانقدر تمام نشدنی... عشق جان یلدایت مبارک
هر جا که هستی، نگاهِ خدا سمتت عزیزترینم. زمستونت گرم، یلدات مبارک جانم...
پاییز یک دقیقه دیرتر به آخر می رسد ! و یلدا تنها بهانه ی پاییز برای دیرتر ، دل کندن است ! .
یلدا کوتاه ترین شب سال است وقتی تو اینجایی
چقدر جای تو خالیست اینجا کنارِ من ... و یلدایی که یک دقیقه بیشتر از شب های دیگر ؛ نبودنت را به رُخ میکشد !
گردش سال فقط یک شب یلدا دارد من بدون تو هزاران شب یلدا دارم ...
دلتان شاد! ولی مشکلِ ما یلدا نیست با غمِ باقیِ ایامِ زمستان چه کنیم؟
دقیقه ی آخر پاییز تقویم را معطل می کند شاید برگردی یلدا مگر همین نیست
دست در زلف تو بردم که شب آغاز شود حیف ! یلدای من این بار نشد طولانی
برگ ها گوششان را سپرده اند به زمین یلدا آخرین لالایی اش را خواهد خواند
شب‌یلدا سهم‌پاییز‌است‌و شب‌های‌بی‌تو،سهم‌من...
شب طولانی یلدا همه‌اش آتش بود خوب سوزاند کسی را که دلش گیر کسی‌ست
یلدا شب چشمان توست یک عمر نگاهت کنم وقت کم می آورم
حرف من ، سوال من ، زمزمه‌ی زیر لبه که چرا تو این حوالی، شب ِ یلدا هر شبه
