روا مدار
که پیوسته دل شکسته بوَد ..
\هوشنگ ابتهاج\
خودم را بی تو دلخوش
می کنم جانا به هر نُوعی
گَهی با اشکِ جان فرسا
گهی لبخند مصنوعی .
- هوشنگ ابتهاج
ما قصه یِ دل جُز به بَر یار نبردیم
- هوشنگ ابتهاج
ما آرزو کردیم و نپذیرفتیم که قرار نیست به تمام آرزوهامان برسیم،
ما آدم ها را دوست داشتیم و نپذیرفتیم که قرار نیست همه دوستمان داشته باشند،
ما روزهای خوب می خواستیم و نپذیرفتیم که قرار نیست تمام روزها خوب باشند...
و هر روز غمگین تر شدیم.
گاهی برای رسیدن...
حالا که خوب نگاه می کنم می بینم من آدم خوشبختی بوده ام، بسیار خوشبخت.
من بدون در نظر گرفتن نظرات آدم های دیگر، کارهایی که دوست داشته ام را کرده ام و مسیرهایی که می خواسته ام را رفته ام. من جوری زیسته ام که خودم دوست داشته ام...
قلبهای بی اعتمادمون رو مدیون ادمای بی شخصیت هستیم
اونقدر با شخصیت هستم که بدونم
از هیچکس بالاتر نیستم
اما اونقدر عاقل هستم که بدونم
با بقیه فرق دارم
هیچ مخدری به اندازه احترام بیش از حد و خارج از لیاقت توهم زا نیست، قوی ترین مخدرهای جهان هم نمی توانند فرد را مثل احترام خارج از اندازه، متوهم کنند
گاهی باید از همه دور شد...
اگر روزی یقین کردی جهان جای کمی دارد
چو من سر در گریبان کن،گریبان عالمی دارد
ما را دفن کردن
ندانستن ما دانه ایم...
بزرگی گفت: وابسته به خدا شوید.
پرسیدم: چطوری؟
گفت: چطوری وابسته به یه نفر میشی؟
گفتم: وقتی زیاد باهاش حرف میزنم زیاد میرم و میام.
گفت: آفرین! زیاد با خدا حرف بزن، زیاد با خدا رفت و آمد کن.
.وقتی دلت با خداست،
بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند......