پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در آسمان دو چیز افسونم می کند آبی بیکران و خدا آن را می بینم و می دانم که نیست او را نمی بینم و میدانم که هست...
آسمان آبی شود پر می زنم در این هوالانه در دالان عشقت چون پرستو می کنم...
من راه رسیدن به چشمهایت را خوب بلدم فقط از بوسه هایت دوبال به من بده و یک آسمان آبیبرای پرواز ......
برای دوست داشتنت قلب کوچکم کافی نیستتو را باید با جان پرستید ..از دوست داشتنت کوتاه نیامدُاز زمینِ سبز تا آسمان آبی پل زد ..از غرور گذشتُ عاشقانه به پایت ماند ..حرفِ کمی نیستتو را خواستنتو را داشتن ..دلی قُرص می خواهدُ اراده ای محکم و صبری بی پایان ...باران قیصری خاص️️️️...