متن باران رحمت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران رحمت
"آن روزی که چشمان دشت، از شوق باران، پر آب خواهد شد…
گنجشککی شوریده بر شاخه، سرود زندگی خواهد خواند و دانههای گندم، از انتظار، قد خواهند کشید. خورشید، هر صبح با لبخندی تازه، بوسهای گرم بر پیشانی زمین خواهد زد.
و در این طراوتِ دوباره، نه فقط طبیعت، که...
بزن باران، برویان دانهها را
غبار غم گرفته خانهها را
به فکر جوجهها بر شاخهها باش
بپا ویران نسازی لانهها را!
اگرچه بخشش آسان است و زیبا،
ولی بیاعتمادی ماند بر جا.
دلِ بشکسته را مرهم نهادن،
نه کاری سهل باشد در تماشا.
گر از مهر است لبریز آسمانت،
چرا رعدی زند در چشم دریا؟
به صد صدق و وفا باید بکوشی،
که باز آید نگاهی بیریا را.
بهار از شاخهی...
مهربانی، نغمهای در جان دل
چون نسیمی در بهار آب و گل
چشمهای جوشنده از لطف و صفا
روشنیبخش ره شام بلا
دست گرمی بر تن سرمای درد
مرهمی بر زخمهای ناگزد
بیدریغ و بیغرور و بیریا
همچو باران در میان کهربا
هر کجا لبخند را معنا کند
غنچه را...
کاش روز و روزگار بهتری پیدا شود..
یک رفیق اهل دل یا دلبری پیدا شود
بر لب سرد زمین مانند آغاز بهار.
از صدایِ بُلبلان شور وشری پیدا شود
باز باران با سخاوت، دشت را مهمان کند
در گلستانهایِ ما گل پیکری پیدا شود
یا برای حال ما و حال...
باران به تو نشان دهد آن دانه ها که کاشتی
نیکیِ تو به آدمِ درمانده گم نمی شود