متن جهانم
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات جهانم
شده یک شب
نفسَت ترک بردارد
مثل شیشهای در باد
شده بغضت
چون سنگی در گلو گیر کند
و نتوانی بگویی:
ای سایه، کجای جهانم ایستادهای؟
شده قلبت
به طوفان بیفتد
موج پشت موج
و طاقتت
مثل طناب پوسیده پاره شود؟
میدانستی
ردّ تو
مثل خالکوبی بر استخوانم مانده است؟...
ای اشک بیقرینه، ای آه بیامانم
هر شب ز نام نازت آشفته شد زبانم
خاموش شد چراغی در کوچههای روحم
بینور آن دو چشمت تار است کهکشانم
هر صبح با خیالت گل میکشد غمم را
هر شب به یاد عشقت میسوزد آشیانم
ای باخبر ز حالم، ای دوریات عذابم
بازآ...
گفتی که تویی جان وجهانم آن روز
ترکم بکنی جهان به هم می ریزد
امروز، ولی جهان دیگر،داری
حالا ز دلم غصه و غم می ریزد
اعظم کلیابی. بانوی کاشانی