شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
کنارت حضرت دلبر حجابم عین خود خواهی استخودت شال مرا بردار و مویم را پریشان کن...
چشم خود را کن درویش ای مرد تا حجاب رویم شوقت را دو چندان نکند ! اسلام به ذات خود ندارد عیبی / ایرادی اگر هست ز مسلمانی ماست(خطاب به آن شخصی که گفت حجاب روی تو شوق مرا دوچندان کرد گناه اگر بنویسند به پای اسلام است ) من حجابم را رعایت می کنم گرچه تو چشم چرانی بکنی...
تلنگرانهبے حیایی؛ مב نیست! בوב، ت؋ریح نیست!زنבگے با سگ، کلا๛ نیست!رابطہ با نامحرم، روشن؋کرے نیست! وבرکل؛بے ؋رهنگی، ؋رهنگ نیست! و خورבنِ حق בیگران، زرنگے نیست!➰➰➰➰➰➰➰➰➰✍ نویسنבہ : مهבے سلمانی➰➰➰➰➰➰➰➰➰به خوבت بیا رفیق🦋...
✍ نویسنבہ : مهבے سلمانے ➕➕➕➕➕➕➕➕➕چرا؟ همش تأکیב میشه، ما בخترا براے حجاب کامل حتماً بایב چاבر بپوشیم.پاسخ کوتاه😊 چاבر بهترین پوششے است کہ با رنگ مشکے و پوشاننבگے کہ בاره، مانع בیבہ شבט جذابیت هاے بבט בختراט و زناט בر برابر نامحرم ها میشه.💪پاسخ کامل تر😉۱-حجاب یعنے است؋اבہ از لباسے کہ جذابیت هاے بבט انساט בر برابر نامحرم پوشانבہ بشه؛۲- بهترین لباسے کہ کمترین جذابیت را براے نامحرم בارہ و مے تونہ زیبایے ها (حجم و حرکت) بבט خ...
ای که بی حجاب از کوچهٔ ما می گذریبر حذر باش که سر می شکند ارشادش !!ارس آرامی...
سالیانی ست که مجنونِ حجابت شده امدیده ام روی تو و مستِ نقابت شده امسالیانی ست که در میکده ، اندوه کِشمساقی ام باش که من پا به رکابت شده ام......بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)...
☔️♡ شعار میده: حجاب بیشتر تحریک کننده س! اون چادر باعث میشه بقیهنسبت به بدن اون زن... کنجکاو بشن و اذیتش کنن! گفتم: نه اگه اون حجاب واقعا حجاب باشه!!! زنی که آرایش میکنه با چادر، دکمه هاش بازه، یکم از موهاش معلومه، ناخُناش بلند و براقه و با یه لبخند تا بناگوش رد میشه از کوچه و خیابون، دل مردای دورشو که هیچ! دل زَنا رو هم میبره!برو یه دختری که آرایش نداشت چادر آستین دارش، دکمه هاش بسته بود و با آرامش و نجابت از خیابونا رد میشدو تعقیب...
حجاب روی تو شوق مرا دو چندان کردگناه اگر بنویسند ، پای اسلام است...
آن شبکرانهٔ کف آلود دریا گرمابه ای عافیت زا بود و ماسه های نمور، رختِ خوابی نرمکومه های کهنسال در آرزوی ستونی ستبر بودند و سقفی سترگنسیمِ نازک جامه ماسه های ساحل را به حریرِ دامن، نرم، نوازش می کردماه در تماشای انعکاسِ مواج رخش غرقه بوداما هنگامی که خورشید مشکین چادرِ پولک دوزش را برکشیددامن کبود دریا را حجاب کرد و رخ پنهان داشتصیادان به ساحل درآمدندبا قایق های کاغذین و نفس های واپسینو آنچه به تور اندر یافته بودندتنها آب بود و...
هرچه او ناز و ادا کرد مجابش کردمتا رضاخان شدم و کشف حجابش کردم...
شکر ایزد فن آوری داریمصنعت ذره پروری داریماز کرامات تیم ملی مانافتخارات کشوری داریمبا «نود» حال می‌کنیم فقطبس که ایراد داوری داریموزنه برداری است ورزش ماچون فقط نان بربری داریممی توانیم صادرات کنیمبس که جوک‌های آذری داریمبرف و باران نیامده به درکما که باران کوثری داریمگشت ارشاد اگر افاقه نکردصد و ده تا کلانتری داریمخواهران از چه زود میرنجیدما که قصد برادری داریمما بر...
چون گرفتم دامنش مردم ز ناکامی که بوددست لرزان دل تپانمن منفعلاو در حجاب...
