چهارشنبه , ۱۴ آذر ۱۴۰۳
گله از دوست ندارم خوش وخرم باشدخودم انگار به من باز خیانت کرده......
برای خیانت هزار راه وجود دارد ، ولی هیچکدام به اندازهی تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !...
اصالت رو نه میشه خرید ،نه میشه اداشو درآورداصالت یعنی : دلت نمیادخیانت کنی...دلت نمیاددل بشکنی....دلت نمیاد دورو باشی...دلت نمیاد آدما رو بازی بدی....کاشکی بعضیها بفهمند ؛این سادگی نیست ، اصالته...
انگشت به دهان مى مانىوقتى این آدمها با دوست داشتن مى آیندکه بمانندخرابت کنندویرانت کنندبعد بروند پشت سرشان را هم نگاه نکنندو تو حتى نتوانى تنهاییت را جار بزنى...
تو هر رابطه ای هستیدحُرمت و غرورتون شکسته شدبدون خداحافظی برید و دیگه بر نگردیدهیچ چیزی با ارزش تر از غرور و شخصیتتون نیست ......
دانه هایی از عشق کاشتم و خوشه هایی از غم برداشتمخیانت ، تکرار و رویش نفرت . . ....
چرا فکر می کنی اون بهت خیانت کرده ؟!این تویی که با انتخاب کردن و دوست داشتن کسی که لیاقتتو نداره به خودت خیانت کردی . . ....
بعضی زخمها هستکه هر روز صبح باید روشونُ باز کنی نمک بپاشیتا یادت نرهدیگه سراغ بعضی آدما نباید رفت...
بعضی هارا هم باید در جوب شستتا لجن ها همه خوشحال شوندکه کثیف تر از خودشان نیز وجود داردبسوزه پدره نامردی…...
دردناک استباران بباردخیس شومو بدانم توگرمای دستت مال من نیستپای به پای دیگری راه میرویزیر چتری که خودم به تو داده بودم. . ....
دار بزن!خاطرات کسانی که تو را دور زدن!...
خیالم راحت بود ازت ولی... خیانت راحت بود واست...
خطر ناک ترین خوردنی دنیا/ گول ظاهر آدماست......
کسی که یهویی بد میشهداره خوبی هاشو جای دیگه خرج می کنه...!...
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﻧﻔﺴﺘﻢ؟ ﭼﯽ ﺷﺪ؟ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻣﺪﻡ؟؟ﺯﺩﯼ ﺗﻮ ﮐﺎﺭ ﺗﻨﻔﺲ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ، ﺍﻭﻧﻢ ﺩﻫﻦ ﺑﻪ ﺩﻫﻦ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ؟...
عزیزم چه زیبا اجرا میکنیخط به خط تمام گفته هایم راخواسته هایم راهه !!!!!امابرای دیگری!...
تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد …از عاشقی تباهیاز زندگی مصیبتاز دوستی شکست واز سادگی خیانت...
اگر روزی دشمن پیداکردی ، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودیاگر روزی تهدیدت کردند ، بدان دربرابرت ناتواننداگر روزی خیانت دیدی ، بدان قیمتت بالاست...
کار دنیا رو می بینی ؟حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره . . .ولی محبت خیانت میاره !...
محبت به نامرد ، کردم بسیمحبت نشاید به هر نا کسیتهی دستی و بی کسی درد نیستکه دردی چو دیدار نامرد نیست...
کسی که رنگ پریدگی خزان را درک کردهباشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بستبه نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست...
هِی رفیق…!!!آنکه در آغوش توست…!!!آرزوی من بود…!...
رابطه های تموم شده رو اونقد کش ندیدکه بالاخره با خیانت تموم بشه …...
انگار میدان است!دلم را می گویم…هر که از راه می رسد، دورش می زند!...
حالا میفهمم که چرا اتاقک آغوشت سرد سرد بود….گرمای افکارت در رویاتن او را گرم میکرد…!...
مگه میشه؟دلی را بشکونی!و تاوان ندی؟...
ترک ما کردی... ولی با هر که هستی یار باش...
دنیای تو رنگارنگ است ودنیای من سیاهولی یک رنگیه من بههمۀ دنیای تو می ارزد...
اون لحظه که گفتی : یکی بهتر از تورو پیدا کردمیاد اون روزایی افتادم که به ۱۰۰ تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم . . ....
به تو که فکر می کنمبی اختیار به حماقت خود لبخند می زنمسیاه لشکری بودم در عشق توو فکر می کردم بازیگر نقش اولمتسلیت قلب صبورم …...
نیازی به انتقام نیست !فقط منتظر بمان ..آنها که آزارت می دهند ..سرانجام به خود آسیب می زنند ..و اگر بخت مدد کند ..خداوند اجازه می دهد تماشاگرشان باشی …!...
چه درد بی درمانیست وفاداری به خائنصداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل...
مشکل از تو نبود از من بودبا کسی درد و دل می کردمکه سمعک هایش را پیش دیگری جا گذاشته بود...
همیشه سکوتم به معنای پیروزی تو نیستگاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی...
دوستت دارم را برای هر دویمان فرستادیهم من ، هم اوخیانت میکردی یا عدالت ؟!!...
فردا به خودم خواهی رسیدحال و روزت دیدنیست …...
اینجا زمین است ، زمین گرد است !تویی که مرا دور زدی...
جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !...
این روزها از حوالیِ تو ، بوهایی به مشامم می رسدنکند بوی خیانت جایش را به عطر خوشت داده باشد...
خودت خوب می دانی !؟ به رویت نیاوردم !از همان زمانی که جای تو به من گفتی : شمافهمیدم پای او در میان است...
نفرین به تو که با زیباترین نقاب به چهره دوست درآمدینفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کردنمی بخشمت …...
اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوستاگر کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست !...
حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشمآرامشی از لحظه ی طوفانی خویشمپنهان شدی و فکر خیانت به سرم زدشرمنده ی این حالت شیطانی خویشم...
نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی...
ای نارفیق به کدامین گناه ناکرده تازیانه می زنی بر اعتمادم ؟زیر پایم را زود خالی کردی …سلام پر مهرت را باور کنم یا پاشیدن زهر خیانتت را ؟...
خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین …فرود دشنه پی در پی بر پیکره ی دوستت دارم ها …هرگز تبرئه ای نیست آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست...
اشتباه تو تنها به دام انداختن کبوتر نبود !تو گندم را بی اعتبار کردی …...
بدان برگ برنده ات سادگیم نبود …دلم بود !...
برای خیانت هزار راه هستاما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !...
ازم متنفر نباش من بهت خیانت نکردموقتی خواستم بیام تو بغلت تو جا خالی دادیو اونوقت یکی دیگه بغلم کرد...