پنجشنبه , ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
من همیشه فکر می کنم مادرم دیوانه است و برای تمام کودکان دنیا، آرزوی یک چنین مادر دیوانه ای را دارم. دیوانه ها می توانند بهترین مادرهای دنیا باشند، زیرا با قلب پرخاشجویانهٔ کودکان بیش ترین سازگاری را دارند. دیوانگی مادرم از زادگاهش، یعنی ایتالیا، نشأت می گیرد. مردم آن جا هر آن چه را که در درون خود دارند بیرون می ریزند، همان گونه که لباس هایشان را برای خشک کردن روی طنابی کنار پنجره پهن می کنند، قلب هایشان را نیز برای شستن و پاکیزه کردن از پنجره می ...
هر کی تظاهر به هر چی میکنه، درست تو باطن عکس اونه!...
این روزهایم به تظاهر می گذرد . . .تظاهر به بی تفاوتیتظاهر به بی خیالیبه شادی و به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیستاما چه سخت میکاهد از جانم این نمایش . . . ...Saeideh......
مردن،هم دیگر معنای خودش را نداردآره،آن کسیکه روزگاری بی تو بودن را مرگ می دیدرا چه شد؟کجاست؟!همه چی رنگ باخته استزندگی لطفاهیسسسسس!!!✍مهدیه باریکانی...
تلخی عشق از تظاهرهای شیرین بهتر است سیلی مادر کجا و بوسه ی نامادری!...
از هرچه صورتی مغایر با ذات خود دارد، می ترسم. ظاهر فریبنده، تله شر است. هر قدمی که بر می داری با آن رودررو هستی. چیزی هولناک تر از تظاهر که ماهیت را معکوس جلوه می دهد، نیست.📘 گفتگو با کافکا✍️ گوستاو یانوش...
باید بازیگر شومآرامش را بازی کنم...باز باید خنده را به زور بر لبهایم سنجاق کنم...باز باید مراقب اشک هایم باشم..باز همان تظاهر همیشگی..من خوبم :)...
شب قضیه اش فرق می کندشب ها زیر سقف خانه های شهرنه اثری از تظاهر می ماند و نه ردی از خنده های دروغین،شب ها آدم ها می مانند و تلخی حقیقت،آدم ها می مانند و تنهایی و اشکو تاریکی و سکوت،و یک دلتنگی بی انتهابرای همه ی آنهایی که باید باشند،اما نیستند!و شب آغاز تمام دلتنگی ها!...
گاهی هم از تظاهرخسته می شود؛رو به روی خودش می نشیندنقابش را بر می دارد و برای تمام ثانیه هایی که مجبور بوده خودش را گول بزند، گریه میکند!!...
این مرد بر لب گریه را خنده تظاهر می کندآیینه هم از دیدنِ حالش تحیر می کنداز بس میان کوچه ها آواره ی راهت شدهآن دوره گردِ پیر هم او را تمسخُر می کندبُغضی همیشه آشنا هر شب کنارِ سفره اش- نان شبش را در گلو انگار آجر می کندپُک می زند سیگار را شاید که آرامش کندلب های تو روی لبش... دارد تصور می کند!ذاتِ خدا داری مگر؟ دیوانگی می گیردشدرباره ی چشمان تو وقتی تفکر می کندمَرد است اما مردی اش، لِه شد به پای عاشقیدیگر از این مر...
میدانیمدتهاست دیگر به این دنیا و آدمهایش اعتمادی نیستهمان آدمهایی که با تمام سختی خودشان را گوشه قلبمان جا دادندهمان آدمهایی که روزی هزاران بار از ما میخواستند تا مراقب خودمان باشیم...همان هایی که میگفتند، اگر یک ساعت از ما بی خبر باشند دیوانه میشوند....همان هایی که خودشان رانگران حالمان نشان میدادند...همان هایی که ما را هدیه ای میدانستند برای آرامش زندگیشان...آری...همان ها را میگویم...همان ها، روزی، آن چنان بی خبر و جسورانه میر...
هیچ چیزفریبنده تراز تظاهر به فروتنی نیست...
تا آخرِ عمر درگیرِ من خواهی بودو تظاهر می کنی که نیستیمقایسه تو را از پا در خواهد آوردمن می دانم به کجایِ قلبت شلیک کرده امتو دیگر خوب نخواهی شد...!...
من تظاهر به باور میکنمبر دروغ دیگری !!!چگونه آخر بشکنمدلخوشی های دروغین دلی ؟؟؟...
صادقانه بگو؛توی رویاهایت،آنجایی که هیچ رودربایستی با هیچ کسی نداریآنجا که دیگر غرورت یکه تازی نمی کند آنجا که مجبور نیستی تظاهر کنی به هیچ چیز؛آنجا هم مرا دوست نداری؟!...
امشب عروسیشه حواست هستتنهاترین دامادِ این شهرهما خیلی بد کردیم در حقشحق داره که با هردومون قهرهاز هم یه دنیا دور بودیموتنهاییو انکار می کردیماین اشتباهو از سر اجباربا هر نفس تکرار می کردیمهرچی که باهم بیشتر بودیمدرکمون از همدیگه کمتر بودهرشب صدای گریه و دعواکاش بچه مونم مثل ما کر بودهر اتفاقی اختیاری نیستاین زندگی گاهی خودِ جبرهوقتی که بچه در میون باشهچاره جدایی نیس، فقط صبرهیک انتخاب پوچ و بی منطقیک ازدو...
وقتی اسمش را می گذاری عشق،باید خودت را آماده کنی.آماده قهرهای بچگانه ی از روی دلتنگی...آماده بوسیدن های بی هوا...راه های طولانی...خاطرات منحصر به فرد...دوستت دارم هایی که از نگاه می شنوی،اگر این ها نباشد تظاهر است عزیزم تظاهر..!!!...
همه ی ما با شرایط یکسان به دنیا می آیم؛ انگاری همه مون با هم سوار یه هواپیمای خرابیم. البته، بعضی هامون خوش شانس ترن. بعضیا ضعیفن و بعضیا قوی. بعضیا پول دار و بعضیا فقیر اما هیچ کس سوپرمن نیست. از این نظر همه ضعیفیم. اگه چیزی داشته باشیم می ترسیم از دستش بدیم؛ اگه هیچی نداشته باشیم نگران اینیم که همیشه همین طوری بمونیم. همه مون یه جوریم. هرچی زودتر این رو بفهمی، می تونی تلاش کنی خودت رو قویتر کنی؛اگه شده یه ذره. اشکالی نداره اگه بهش تظاهر کنی. در...
برای خیانت هزار راه است اماهیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست...
در هنگام سروکار داشتن با دیوانگان، بهترین روش اینست که تظاهر کنی عاقل هستی....
بهار …همان کوچه ای بودکه دستانت را گرفتمو گرنهاین فروردین آب زیرکاه تظاهر به بهار می کند …...
وقتی اسمش را میگذاری عشقباید خودت را آماده کنیآماده قهر های بچگانه ی از روی دلتنگیآماده بوسیدن های بی هواراه های طولانیخاطرات منحصر به فرددوستت دارم هایی که از نگاه میشنوی،اگر این ها نباشد تظاهر است عزیزم تظاهر......
برای خیانت هزار راه وجود دارد ، ولی هیچ‌کدام به اندازه‌ی تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !...
من به اندازه غم های دلم پیر شدماز تظاهر به جوان بودن خود سیر شدم...
-خیلی چیزها تجزیه ناپذیر است مثل: حرف ها رفتار ها نقاب ها تظاهر هااینها زخمی بر دلها می زنندڪه با گذشت صدها سال هم جایشان درد میڪندهم تازه می مانند.بیشتر مراقب هم باشیم......!!!...
برای خیانت هزار راه هستاما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !...
نباید کسی بفهمد !دل و دست این خسته‌ی خراب ،از خوابِ زندگی می‌لرزد باید تظاهر کنم حالم خوب است راحت‌ام ، راضی‌ام ، رها راهی نیست …!...
