متن زخم عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زخم عشق
رفتی...
و شب، تمام پنجرههایم را خاموش کرد.
اما هنوز، در دورترین افق،
ستارهای کوچک چشمک میزند.
دلم شکست،
مثل شیشهای در دست باد،
ولی از هر تکهی شکسته،
انعکاسی تازه از نور برمیخیزد.
ای عشق،
اگرچه خاطرهات زخم است،
اما در عمق این زخم،
بذر فردایی روشن جوانه میزند....
من زخمی از جنگ هستم،
جنگی به نام "عشق"!
جنگی که هم آدم را میکُشَد و هم آدم را اسیر و زندان و تبعید میکند!
و بدترین نوعش "اسیر شدن" است،
اسیر عشقی که زندانبان آن آدم بی رحمی باشد و هر روز اسیرش را میان مرگ و زندگی قرار...
او چه میدانست معنی دوست داشتن را
که زهر نیشش هم بر جان و دلم حکم نوش را دارد بر دل و جانم …