متن رنج عاشقی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رنج عاشقی
آدمی تا بار مردم را در اینجا برنداشت
کاسهای از آب کوثر هم در آنجا برنداشت
اهل دل کو تا که دریا جای صحرا پس دهد
هیچکس مصراع سرگردان من را برنداشت
مو و دندان ریخت، تن فرسود، قامت شد کمان
قلب بیصاحب سر از آمال دنیا برنداشت
بارها این...
چشمانم تشنه ی عشق بود،
کاش از چشمانت عشق چکه نمیکرد.
ظلم نباشد ز تو من دورم و درگیر توام...
درد و درمانم یکیست ـ..
آن هم سیه چشمان توست...
بیچاره دل عاشق و دیوانه ی ما...
دلخوش به نگاه کسی هست که نیست...
گریستم برای نداشتن کسی که...
به حال و روز دیوانگی ام خندید...
او چه میدانست معنی دوست داشتن را ..