متن غروب خورشید
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غروب خورشید
می نویسم هر روز
با طلوع و غروبِ خورشید
عاشقانه هایی را
که لبریزِ عشق توست
لبریزِ دوست داشتنت
ولبریزِ دلتنگی هایی
که از دوریت پر کرده اند تمامِ مرا
نور های شب تابستانی در میان غروب آفتاب سویی ندارند
شب من از غروب خورشید شروع میشود
و من می گردم کوچه های شب را
تا که پیدا کنم پیام شب بخیرت را
آن وقت است که گویی هجرانم به وصال می پیوندد
من از احساس خوابیدن خورشید،
بر سینهی آسمان،
دانستم:
«عشق»،
همآغوشی وسعت و گرماست!
چشمانش سرخ بودند
مانند آسمانی که با نگه داشتن اشک های خونینش ، تاوان غروب خورشید را میداد...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده