پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرودهواگرفته ی عشق از پی هوس نرود...
دو روزه فرصت وهمی که زندگی نام است گر از هوس گذری بی ملال می گذرد...
من هوس کردم که مهمانت کنم یک بوسه ای حیف سرما خورده ای ،فعلا بیا شلغم...
عشق؛یک فنجان چایِ قند پهلوست!آخ که اگر به موقع هوس کنی چقدر میچَسبد..!...
گفته بودم میکشمدست از شراب و مِی خوریتا لبت دیدم هوس کردمکه بد مستی ڪنم...
چنان گلی که هوس می کنم برای تبرکبه دست خویش ز پیراهنت گلاب بگیرم...
درد یعنی که شبی بین غم و بی خوابیهوس دیدن یاری که تورا کشت، کنی......
هوسِ بوسه های کودکانه ڪرده ام… یڪی من،یڪی تو ....
آخ هوس بغلتو کردمدلم میخواد چشمامو ببندمو ببینم تو حصار بازوهات قفلم کردی عشقم...
چقدر عاشقان تقلبی زیاد شده اند ؛ آنان که هوس را بجای عشق درآغوش کشیده اند...
امروز عجیب هوس کرده ام در آغوشت ..."مرداد" را مزه کنم.! ...
نه غمی می رود و نی هوسی می آیدعجب ای دل که هنوزت نفسی می آید...
خودمانیم رفیقانبه کسی بر نخوردهر هوس را به غلط عشق حسابش کردیم ......
ما آرزو کردیم و حسرتش رو خوردیمدیگران هوس کردن و لذتش رو بردن......
پروانه که هر دم ز گلی بوسه ربایداین طبع هوس جوی ندارد که تو داری...
دل آبستن یارهوسباغ بهشتی داشتکه دگرسیب نداشت...
افطار نکرده هوس بوسه نمودیبی شک که عجولانه ترین کار جهان است...
از غنچه لعلش هوس بوسه نمودم خندید و به من گفت زیاد از دهن تست...
آقای قاضیعیب از خودمون بودهر هوس رو به غلط،عشق حسابش کردیم....
خودمانیم رفیقان به کسی بر نخوردهر هوس را به غلط عشق حسابش کردیم...
چال لپ است دیگر ...گاهی هوس می کند رخ بنماید و هوش و حواس مذکر جماعت را به یغما ببرد...!...
دوست داشتنت هوس نیستڪہ باشد و نباشدنفس استتا باشم تاباشی......
میرسد ومی گذرد زندگیآه که هر دم نفسی هست و نیستحسرت آزادیام از بند عشقاول و آخر هوسی هست و نیست...
ظاهر آراستهام در هوس وصل ولیمن پریشانتر از آنم که تو میپنداری... ...
تا در طلب گوهر کانی / کانیتا در هوس لقمه نانی / نانیاین نکته رمز اگر بدانی / دانیهر چیز که در جستن آنی /آنی...
محکم بغل کن..بستر تنهایی رادر جهانی کههمخوابی هوس رابدل می زنند به نام عشق...