بیو عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو عاشقانه
و ممکن است باعث مسدود شدن حساب کاربری شاعر گردد.
10
ثانیه دیگر اطلاعات به روز میشود
د
دست بالای دستی چه بسیارست
تنها دست عاشق است که هیچکس نمی رسد☘️...
فیروزه سمیعی
میدونی چرا بهت میگم فرشته؟
+ چرا؟!
چون فقط فرشته ها میتونن با کوچکترین لمسشون کاری کنن فکر کنی تو بهشتی:)
من مثل کریستال اشکهایه توام
روی چشمانت متولد میشوم
روی گونه ات زندگی میکنم
و در اخر روی لبهایت میمیرم…
داستان ما رو جایی نمینویسن...هیچوقت روی پرده ی سینما نمیره...هیچکس برای کسی تعریفش نمیکنه...ولی هنوز یه داستانه و هنوز قشنگه نه؟
داستانی که کاراکتر اصلیش تو باشی مگه میتونه بد باشه؟
برای بخششت هر کاری میکنم...قول میدم آرامش و دوباره به دریای عمیق چشمات برگردونم...فقط بهم اعتماد کن.
هی فکر می کنم که چگونه؟چرا؟ چطور؟
من سال هاست گریه نکردم،شما چطور؟
من سال هاست عاشق چشمی نبوده ام
حالا نگاه کن منِ پر ادّعا چطور...
بگذشتم از غرورم و با چشم های خیس
ساکت نشسته ام که بفهمم تو را چطور...
وصفت کنم الهه ی پنهان میان شعر...
روز شدو شب شدو ماه اومد تو آسمون🍀
تو رو ندید تو خواب گل
ستاره چید ازشب و صبح....
فیروزه سمیعی
خانه ای ساخته ام
بر فراز واژه ها
چراغی فروزان از عشق
آنجا جغرافیایی نیست
جز دریای مواج چشمانت
و گندمزار زیبای موهایت
و مرزی نیست جز آرامش آغوشت
تنها پناهگاه امن من...
☘️ فیروزه سمیعی
زمزمه ای
ترانه ای ساز
برای چشمان منتظر
لب های سکوت
گوش های بی هوش
آسمان را بخوان
خورشید را برقص
بپیچ گیسوانت را
در هیجان سرخ
به دست باد بسپار
پیراهنت را به آبی دریا
و عاشقانه زندگی را بخوان ...
فیروزه سمیعی
🍃ز تو گریز نتوانم
به کجا روم
از این نابسامانی🍃
من در ثانیه های کشدار
و ساعت های لجباز
و عقربه های نیش دار
در انتظار نیامدنت
زنگ می زنم🕛
فیروزه سمیعی
تو موجاج موج عشقی
که از هُرم تنت
برخود، دیوانه وار می گردم
تا بر تو نپیچم
قلبم آرام نگیرد💗
فیروزه سمیعی
💠💠💠💠💠💠💠💠
شمع و پروانه کشیدم بر دفتر خویش
شمع فروزان درخشید و بال پروانه خلید
دود از دفتر دل برخواست به عشق
زود باز آی رخ شمع و نقش پروانه بکش
فیروزه سمیعی
تو با لبخند زیبات در آیینه
چشمام می درخشی
گل بهاری جانانم در آواز شراب پاییزی 🍷
فیروزه سمیعی
تب های من، پُر از، بهانه ی عشق ست!
لب های من، پُر از، ترانه ی عشق ست!
شب های من، پُر از، ستاره ی احساس؛
دنیای من، پُر از، جوانه ی عشق ست!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب دل گویه های بانوی احساس)
تو وُ، حالِ پُر از، احساسِ مبهم؛
تمامِ لحظه هایت، غرقِ ماتم؛
عسل بانو! چه طعمی دارد این عشق؛
که با دل می چشی، آن را، دمادم؟!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس