بیو عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو عاشقانه
بگو چند لب خند به نیم رخِ روز ببخشم؟
که بابونه از هفت جهت، از آستین باد بریزد
و نامِ تو تشدید شود
بر حواسِ آفتابی ام
در ساعتی که رگ هات روشن ترند.
مریم گمار
می تازه!
به رستگاری کلمه رفته بودی
به ضیافتِ یک بوسه!
تا ریشه بگیری در طلیعه ی نور
و به نمایش بگذاری
شکلی از مجالِ بودن را
مریم گمار
باهرنگاه تو من شعله ور میشم من درکنارتو یک آدم دیگم
مرا با خیال تو عمریست زندگانی..
المیراپناهی-درین کبود
بگو از اِنکسار کدام اضلاع
به نبض جنون می رسم
که رِد انگشتانت نَمانَد
بر اندام زمین
مریم گمار
موج نیم نگاهت گرمایی دارد
ک مرا تب دارد میکند…
المیراپناهی -درین کبود
نویسنده-روانشناس
چشمانم چشم انتظار نگاه توست
مگه میشه صدات شنیدوعاشق نشددلم بعدنگاه توقلب سابق نشد
صدای تو دلم رو عاشقتر میکنه یاربرای دل من تو تویی الهه ناز
تنها باد
ردًپای گیسوان تو را می داند.
ومن
کجای تو نشسته ام
به تقدیر؟
که به بلندای صبح رسیده ای
مریم گمار
برشی از یک شعر بلند
دوست دارم یه دونه اینویادت بمونه
من یا ب ت میرسم
یا هم اغوش خااااک میشوم
جاااناااانم
نویسنده و روانشناس :المیراپناهی درین کبود
کاش بیدار نشوم!! از خوابی که تو در آنی!!