آتش زیر خاکستر چه حرفها و سخنهایی که در قلبم چنین مرموز در خوابند، ولی، آتش بَرآرد سَر از آن خاکستر سردم در آن روزی که برخیزد هزاران شعله ها از آن.
((زیبای نا پیدای من)) ما ترک جان چو کردیم در این دیار یاران از این همه هیاهو جز رنج دل ندیدیم @sohrabipoem