متن رضا حدادیان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رضا حدادیان
چشمم
آینه ایست که
حرفی برای گفتن ندارد
جزتو.
رضاحدادیان
شاخه
شکسته شکسته
با باد حرف می زند.
رضاحدادیان
لب پنجره ی چشمم
تقویمی بی فصل را
ورق می زند
باد.
رضاحدادیان
باد
تا می رسد به گیسوان تو
در دام می افتد.
رضاحدادیان
در هیاهوی امواج
صخره
تنها سکوت میکند
رضا حدادیان
جاده
چمدانش رابست
اما نرفت
دست دلت را خوانده بود
رضا حدادیان
با رفتن ماه
تنها
نبض پنجره بود
که ایستاد.
رضاحدادیان
شاخه
تا سر بر شانه ی باد گذاشت
شکست.
رضاحدادیان