متن معما
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات معما
از شهر بیپناهی تا مرز بیقراری
رفتم ولی نبودت شد ابتدای تاری
تو آیهای ز آتش من سورهای ز دردم
هر که تو را میخواند من باز تو میگردم
از دور اگر چه تنها از جان به تو رسیدم
در شعلههای آتش با اشک دل چکیدم
آغوش تو پناه است...
دوست دارم، هر زمان، پیشِ تو میآید دلم،
بشنوی رازی، که در سینه، معمّا میشود!
در نگاهت آتش سودا نهان است ای پری
عشق در چشمان تو پیدا نهان است ای پری
سین و سوسن، سرو و سنبل سر به سر مستند و مست
باغ در رقص تو چون صحرا نهان است ای پری
لاله لبهای تو لبخند میپاشد به دشت
در دل هر غنچه...
مقاله معما :
شگفتا
آنان که از دروغ متنفّرند پس چرا
کلامی راست به زبان جاری نمی کنند؟
آنان که اظهار سادگی می کنند چگونه باشخصیتی مرموز در خود می سازند؟
آنانی که مدّعی رک گویی هستند آیا شهامت دارند یک جمله از حیاط
خلوت ذهنشان در خصوص شما را...