متن نوشته های عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نوشته های عاشقانه
محبوب دل تنهای من...
چه بگویم ماه از لبخند زیبا و هلال صورتت حسود شده است و آهو از چشمان زیبایت به زمین و زمان شکایت می کند...
صدایت بسیار زیباست...
گاهی اینقدر محو صدایت می شوم که نمی دانم در کجا قرار دارم و چه عملی را انجام می دهم فقط می دانم زیباترین موسیقی دنیا صدای خنده های توست...
تویی که اوج آرامش،محبت و مهربانی هستی ...
جانانم تمام زیبایی دنیا در چشمانت نهفته
و من...
انگار تکه ای از قلبم را به دست آورده بود...
در پوست خود نمی گنجند...
اما خیال خامی او را برداشته بود از پیروزی خود خوشحال بود نمی دانست به جای تکه ای از قلبم تمام قلبم را به دست آورده بود...
چشم آهویی من...
من قدر نفس ها و...
بیا اسم تو را
بگذاریم باران!
و من بی چتر در صدای خنده هات
کودکانه بازی کنم؛
خیس شوم
و نگاهم به تو باشد!
می شود؟
چه بگویم از باغ های معلق بابل یا از اهرام ثلاثه مصر یا از فانوس اسکندریه هر کدام به تنهایی زیبایی خود را دارند.
اما همه و همه به اندازه چشمان تو خیره کننده و جذاب نیست تویی که لبخندت و نگاهت شوق و عشق را در دل من جاودانه...
محبوب من...
این دنیا زود گذر است و آن دنیا جاودان است من چنان منتظرت خواهم ماند و شوق دیدار و وصال تو را دارم که صبر ایوب در مقابلش هیچ باشد و عشق مجنون به گرد پایش نرسد...
ای عشق...
نمی دانم چگونه تو را توصیف کنم...
نمی دانم چگونه تو را بخوانم...
نمی دانم چگونه تو را حس کنم...
فقط می دانم که وجود داری...
می دانم گاهی حس لطیفی از زیبایی و مهربانی هستی و گاهی هم آنقدر بی قرارت میشوم که سراسر وجودم را پر...
سفری میخواهد دلم
تا انتهای باران تا آنسوی ابرها
تا سرزمین رویا، تا ابتدای چشمانت تا انجام حقیقت یک عشق
سفری میخواهد دلم
تنها فقط با تو ...تنها فقط ...
یافتنِ خاطراتِ یک عشقِ قدیمی،
داشتنِ شانه های صمیمی،
کف زدن های شادمانه
بعد از ظهرهای آرام،
نواختنِ گیتار برای او
که دوستش داری،
شرابی سفید
و یک دنیا عشق از من،
برایت آرزو می کنم،♥️
کاش میشد قلبمو نشونت بدم
تا ببینی چه قدر تا ته وجودم ریشه کردی..
شدی پاره تنم..
خون تو رگم..
نبض وجودم..
ببینی این آدم چقدر میخوادت..
تا ببینی این آدم برای نفس کشیدن..
برای زندگی کردن..
برای ادامه دادن..
تو تنها احتیاجشی..
تو همه چیز منی قلب من ...🤍💋
کاش بدونی که من هرجای دنیا باشم
کنار هرکسی که باشم
اصلِ قلبم مال توئه
رگ و ریشه م تویی
چون آدم از ریشه ش نمی تونه جدا بشه
نمیتونه دل بکنه
هرچقدر هم که شاخ و برگ بده
بازم ته دلش جونش بسته به جونِ ریشه ش
تو ریشه...
زمانی که می دانی دلت لرزیده است.
نظاره می کنی می بینی آسمان دلت ابری شده و صاعقه های پی در پی جودت را پر از سوال و پرسش می کند.
و وقتی از اعماق وجودت پی می بری که عاشق شده ای ناگهان ابر های دل شروع به باریدن...
وصال کلمه ای پر معنا....
تک کلمه ای پر از تشویش پر از استرس و پر از امید...
وقتی عاشق می شوی دلت را با قدم زدن های مغرورانه اش ابروهای گره کرده اش و اخم زیبایش می برد به خود می آیی می بینی گرفتارش شده ای...
بهر دیدنش...
سهمم را از تمام خلقت
پیدا کردم!
او بود...
او همه ی
خواسته ی من
از تمام این خلقت بود!
من غیر از او
دیگر هیچ نمیخواستم!!
حس خوبیه داشتن تو
تو همون معجزه ای هستی
که تو اوج خستگی وقتی بهت فکر میکنم
نسبت به همه چی دوباره امیدوارم میشم
همون حس خوبی که هر چی میشه میگم فدای سرم
یکیو دارم که حتی فکر کردن بهش برام آرامش بخشه
آرامشمه ، وجودمه
دل و جونم...
در دل شب های تاریک و سکوت پررمز و راز، دل من به یاد تو آرام می گیرد. هر ستاره ای که در آسمان می درخشد، یادآور لحظاتی است که با تو گذرانده ام. صدای باد که در میان برگ های درختان می پیچد، همچون نجواهای عاشقانه ای است که...
قسم به پاییزی که در راه است
و به پچ پچ های عاشقانه ی
برگ های در حال افتادن!
قسم به بوسه های آخر
و به باران های گاه و بی گاه
و به آغوش های خالی
قسم به عشق
که من
پاییز به پاییز
باران به باران
آغوش به...
و اگر تو
درون قلب من نبودی
پس این همه تکاپو برای چیست؟!
این همه تپش برای کیست؟
و اگر تو
درون قلب من نبودی
پس من برای چه مینویسم!؟
من برای چه زنده ام؟!
و من به چه امیدی در انتظار فردایم؟
تو تمام انگیزه ی من
و تمام...
نمی گویم موهای سپیدِ مانند آبشارت به زیبایی برف است
نمی گویم چشمان رنگ ماهت برایم آشناست
نمی گویم یک دل که سهل است،صد دل قربانی نگاهت کردم
می شود فقط کمی...
مواظب احساس من باشی...
تا از بیم دلتنگی پر پر نشود...
می شود یکبار هم که شده...
فقط یکبار...
یک فنجان داغ، مهربانی مهمانم کنی...
تا با قند تو دلم شیرین شود...
جانکم یعنی می شود فقط این یار ۰۰۰
چقدر زندڪَی شیرین می شد
اڪَر این چرخ ڪَردون فلڪ ،
در وراے تقدیر بہ ساز من و تو می چرخید ،
ڪاش این تویی کہ در منی تنها یڪ رویا نبود کہ اڪَر بہ واقعیت می پیوست آسمان و زمین بہ عشقمان غبطہ می خوردند
آن چنان در منی...
می خواهم بدانی که همه چیز در این جهان تغییر خواهد کرد
اما تنها چیزی که هیچ وقت تغییر نمی کند
عشق من به توست…
طاقت فرساست و جان آدمی را به لب می رساند…
عشقی که اعتراف آن دشوار باشد
عاشقی پنهانی دنیای خودش را دارد…
زمانی که از دور نگاهش میکردم هربار بیشتر و بیشتر دلم برایش می رفت
هربار بیشتر از گذشته دلم دیدار با او را می طلبید
هردفعه میلم به...