من هنوز هم دلتنگم ..!دلم به سویش پرواز مى کند ولى پشت دست دلتنگى هایم را داغ گذاشته ام که دیگر غرورم را فرش زیر پاى بى احساس ترین آدمِ دنیا نکند !
صدای یک پرواز فرود یک فرشته و شروع یک زندگی سالروز زمینی شدنت مبارک خواهریم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم تو را برای لبخند تلخ لحظه ها پرواز شیرین خاطره ها دوست می دارم تولدت مبارک آرامش زندگی من
برای رسیدن به تو راه نمی روم پرواز می کنم نمی نویسم کلمه اختراع می کنم دعا نمی کنم باخدا همدست می شوم چیزهای باعظمت را باید با عظمت خواست... ️️️
سؤظن، در جمع خصال، به گونه جغد در حلقه پرندگان است؛ آن ها همیشه در تاریکی پرواز می کنند.
زمستان دست های تو خود شعریست به بلندای پرواز و گرمای تابستان
کاش زندگی هم حالت پرواز داشت...!
When poverty comes in at the door , love flies out of the window ... وقتی فقر و بدبختی از در وارد میشه ، عشق و دوست داشتن از پنجره پرواز میکنه میره ...
بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش زیبا و زشتش پای توست تقدیر را باور نکن تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن خالق تو را شاد آفرید آزاد آزاد آفرید پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن
می توان هر چیزی را تولد نامید مثل تولد یک ستاره و شروع نور افشانی مثل تولد یک شکوفه و دادن زیبایی به درخت مثل تولد یک پروانه و پرواز بر گلها مثل تولد یک صدا، صدایی که دوباره خدا را بخواند مثل تولد یک امید در دل دنیایی از...
ای گلِ من! غروبِ چشمانت؛ بهارِ قلبم را خشکاند. شقایقهای احساسم در غمِ نبودنت بر دل خود داغ زدند. و کبوتران امید بالهایشان را، چیدند و در عزای تو با پرواز وداع گفتند!!
همہچیز، از یڪ دوست داشتنِ ساده شروع شد! تو ڪَفتی: دوستَت دارم و من تا عشق تا بینہایت تا خدا پرواز ڪردم...!
در چشمان ات آفتاب می چرخد و می چرخد بر می گردد بر لب من تا شعری بسرایم بهار در چشمان ات آشیانه کرده است چشم ات پرندگان را پرواز می دهد
به من بگو دوستت دارم من اندیشه پرواز بدون بال را دارم
من روز خویش را با آفتاب روی تو، کز مشرق خیال دمیدهست آغاز میکنم... من با تو مینویسم و میخوانم من با تو راه میروم و حرف میزنم وز شوق این محال: که دستم به دست توست من جای راه رفتن، پرواز میکنم...!
خداحافظ! خداحافظ! سفر خوش، راه رؤیا باز پس از تو قحطی لبخند، پس از تو حسرت پرواز
باد گرم وزیدن گرفت ماسکهای کاغذی در آسمان به پرواز در آمدند دلهای ما آتش گرفت(داغ شد) کرونا مُرد!
ولش کن آدمیت را، دلم پرواز می خواهد اگر کفتر شوم، گاهی برایم دانه می پاشی؟
گواهی میدهم به گنجشکهایی که از چشمهای تو تا قلب من پرواز میکنند! گواهی میدهم که من یک بار عاشقت شدم و هنوز هم...
صدای یک پرواز فرود یک فرشته آغاز یک معراج و شروع یک زندگی تولدت مبارک
جشن میلادت را به پرواز می روم دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها آسمانی که نه برای من نه برای تو که تنها برای “ما” آبیست … تولدت مبارک عزیزم
گاه پرندگان آنقدر سرگرم دانه چیدن می شوند که پرواز را فراموش و آسمان را از یاد می برند . پرتاب سنگ کودکی بازیگوش می تواند یادآور پرواز باشد . پرواز و آسمان را بخاطر بسپار ...
در مسلک ما معنی پرواز چنین است با بال شکسته به هوای تو پریدن ...
هر چه بالاتر اوج می گیریم، به چشم کسانی که نمی توانند پرواز کنند کوچکتر به نظر می رسیم.