گرمای لب های تو شبیه کرسی زمستانهای مادربزرگ ریشه جانم را گرما می بخشد...
درمان تبم، بوسه ای از توست که عمریست ویروس ترین عشقِ تو افتاده به جانم
من آمده ام، تا همه ی عمر بمانم
تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی ...
سعی من در سربه زیری بی گمان بی فایده ست تا تو بوی زلفها را می فرستی با نسیم
وقتی تو باشی دیگه فرقی نمیکنه چی ندارم
من برای زندگی تو را بهانه میکنم
عشق فقط اونجاش که الکی میگی که سردمه تا اون چفتت کنه تو بازوهای مردونش
خط به خط بودنت را دوست دارم
پیدایت نیست راه به انتظار تو تب کرده
بی پرده نیمی در بندلباس خواب ماه گرفتگی
تا کشف کردم مهر بیاندازهاش را دنیا به من بخشید روح تازهاش را.
تو بگو تا تو چند پنجره چند فریاد ؛مانده !
برای لمسِ خوشبختی داشتن دست هایت ڪافی ست .
زنده ام تا در تنم هُرم نفس های تو هست ... ️️️
آرامش یعنی فقط برای یک نفر بودن و یک نفر برای تو شدن ️️️
دیکتاتور آغوش توست که هربار مرا تسلیم میکند
در این زندگی تنها یک آغوش میخواهم از تمام این هستی،آن هم آغوش توست
همه زندگیم شده وابسته به دو حرف است *تو*
تو را چون آرزوهایم دوست خواهم داشت
لبخندتو خلاصه ی خوبی هاست همین که بخندی، دنیا از آنِ من است ️️️
وز پیِ دیدن او دادنِ جان کارِ من است ️️️
*تو* اولین و آخرین فکر هر روز منی
گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است! دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟