دنیا مثل ماشینی هست که ما همه قطعاتشیم. اگر یکی از ما نباشه این ماشین دیگه کار نمی کنه. پس قطعا دلیلی هست که من بوجود آمدم.
تمام خندههایم را نذر کردهام تا ... تو همان باشی کہ صبحِ یکی از روزهای خدا عطر دستهایت دلتنگیام را بہ باد میسپارد...
میخواستم که سیر ببینم تورا...؛ نشد! ای چشم بیقرار! چه جای خجالت است؟!
احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه می شود و اگر کمے کوتاهے کنیم عشق نیز.........!
هر چه از دست میرود بگذار برود... چیزی که به التماس آلوده باشد را نمیخواهم... حتی زندگی...
رحم کن بر دلِ بی طاقت ما ای قاصد ناامیدی خبری نیست که یکبار آری!
منم آن شکسته سازی که توام نمی نوازی چه فغان کنم ز دستی که گسسته تار ما را
آنچه عشق ِ تو به روز ِ من ِ مجنون آورد مثل دعوای دو اوباش تماشا دارد…
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت به شرط آنکه گه گاهی تو هم از من کنی یادی
وای بر آن روزی که چیزی حتی عشق عادتمان شود ! عادت همه چیز را ویران میکند از جمله عظمتِ دوست داشتن را تفکرِ خلاق را عاطفه جوشان را ... عاشق کم است ، سخنِ عاشقانه فراوان ... روزگاریست چه بَد ! که دیگر کلامِ عاشقانه ، دلیلِ عشق نیست...
هَم دعا کن گره از کار تو بُگشاید عِشق هَم دعا کن گره تازه نیفزایَد عشق!
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را ...
کاش بیدار میشدیم میدیدیم همهی اینا خواب بوده....
یه مدل دوستت دارم هست که گفته نمیشه؛ فقط فهمیده میشه بهش میگن دوستت دارم واقعی!
هیچ وقت فکر نکن که جنگ، هر قدر هم منصفانه و یا ضروری باشد، چیزی جز جنایت باشد.
لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند.
انسان خود را نمی شناسد، مگر در هنگام فقر و بدبختی.
دیگر نمی تواند یکی مثل من پیدا کند، این جمله بسیار بی معنی و چرند است. کسی که شما را ترک یا اخراج کرده است، دنبال مثل شما نمی گردد. واضح است، اگر مثل شما را می خواست که خودتان بودید!
از زخم های کوچک است که انسان می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد لال می شود آدم...!
بی تو ؛ من خاصترین خاصیتم تنهاییست...
ور تو پنداری مرا بی تو قراری هست، نیست...
وقتی چیزی مرا رنج میداد، در مورد آن با هیچ کس حرفی نمیزدم، خودم در موردش فکر میکردم، به نتیجه میرسیدم و به تنهایی عمل میکردم. نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم، نه... بلکه فکر میکردم که انسان ها در آخر، باید خودشان، خودشان را نجات بدهند...
قانون اساسی هر کشوری هر ۱۹ سال یکبار باید عوض و بازنویسی شود؛ چون هیچ نسلی حق ندارد و نباید برای نسل های بعدی تعیین تکلیف کند.
بابا جون وقتی نبودی نبودنت همه جا بود...