اب میشود/برف/تا دامنههای خانه هم اگر ببارد/دوباره/بنفشههای کنارِپرچین/امدن بهار را/ مژدگانی میدهند.
پریده رنگ و رویم/چقدر پشت ابرها/مخفی میشوی؟
سر زده که میایی/لوس میشود/خانه/بشکن میزند/اغوش...//
زمستان است/نگاه به شاخه های خشکیدهام نکن/پرستوها برگردند/رقص برگهایم/ دیوانه میکند باد را...
ارامش خاطر می دهم دل را برای دیدن ات سوخت و جزغاله شد ارزوهایم .
میشود/برای امدنم/ خندههایت/ به استقبالم بیایند.
چه میشود/ چشم درچشم/ پلک نزنی/ در این شبِ طولانی/ یلدا
خیالم راحت است بر سرم کلاهی نیست که بردارن دو دستی سرم را چسبیده ام که بر باد نرود.
گل انار/ بگومگو داره /با ابراه/اب /اواز میخواند
ردپا/از پا انداخته کوره راه را/بفشههای کنار پرچین/مدتهاست/از یاد بردهاند عطر ترا.
این باغِ لگدکوب شده/ شکوفههای گلسرخ/باز/به پرواز درامد سینه سرخ .
انتظار/لانه کرده کنج اتاق/شب/سر و تن میشورد/در باران پاییزی .
تکه ای نان کمی نمک گرسنگی برد برکت سفره را