100 متن کوتاه سعید فلاحی ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره سعید فلاحی
100 متن کوتاه سعید فلاحی ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن سعید فلاحی برای اینستاگرام و بیو واتساپ
آه، خوشبختی،
خوشبختی...
آدرسِ خانه ام را بدهم؟!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
اصالتم،
--کوه های زاگرس،
تن پوشم؛
--بلوط های کهن...
♡
--کوردم!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
کاش،،،
شعری باشم وُ،
تو زمزمه ام کنی!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
ای پرندهٔ رها
سال هاست
بر ته مانده ی پوتین ات لانه دارند،
پرنده ها!.
(زانا کوردستانی)
شعر از این سیاسی تر؟!
دنیا بی تو،
زندانی ست بزرگ!!!
...
و من اسیر در سلولی انفرادی
محکوم به ابد وُ
تبعید به قلب بی وفای تو...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
به گمانم اندوه،
پرنده ای ست تنها،
در غم جفت اش،
[غمگین]
که حدِ فاصلِ دو کوچ،
بال هایش را سست می کند.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
از هر چه که بگذریم،
از چشمانت نمیشود گذشت...
...
وقتی که ساکتی،،،
این تیله های جذاب
مادرزاد شاعرند!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
شاعران،،،
همه ی عاشقانه های جهان را
سروده اند،
باز؛
ما مانده ایم و،
--دفتری خالی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
ذهنم زمین بایری ست!
حتی رمه های گوسفند نیز
در آن نمی چرند!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
به اشک چشم آبیاری کرده ام
مزرعه ی انتظار را...
♡
وعده ی دیدارت را،
--درو کن!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
سال های سال دخترکی،
در آرزوی شاهزاده ای
سوار بر اسب سپید بود.
آه!
¤
حالا،
زنی
تنهاست!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
تک درختی متروکم،
مطرودِ بیابان حتا!
***
بودنم بی تو، پدر!
معنای پوچی نمی دهد؟
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
در ذهن
خیالت را می کارم وُ
در دل،
غمت را برداشت!
...
و هنوز دستانم از تو خالی ست...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
چشم هایم،،،
از این \روزنه\
به راه آمدنت دوخته ست...
♥
مگر خیاط ست پنجره!؟
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
[برای امام زمان(عج)]
کوچه های شهر؛
پیر شده اند و،
صبرشان سر آمده ست!
***
به انتظارِ عالمی؛
-- معنا بده!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
من خواهم مُرد!!!
نه در جنگ،
نه با تصادف،،
نه با چاقو،،،
و نه در استخر!!!!
...
لا به لای همین شعرها
وقتی تو آنها را نمی خوانی.
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
نهنگم وُ،
فرو افتاده به گِل!
با تنگنای مشتی \خرافات\
در ازدحامِ متعصبان کور!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
مادرم یکریز دعا می کند،
پدرم دائم سکوت،،
و من خوب می دانم،
تنها
با تلاش
\آزادی\
پر می گیرد...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
کلاغ که پر گرفت،
گونه های مترسک
از تنهایی خیس شد!.
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
کاش می دانستی
این خانه بی تو
قبرستانی ست
که هر شب
میان آن دفن می شوم.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
کشنده تر از گلوله
نبودن توست!
وقتی،
تمام روزهای سال را
به انتظار نشستم وُ
نمی آیی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
جوانان کورد
یا در انفال مرده اند،
یا که در حلبچه مسموم!
آنها که جان به در برده اند
سرگردانند،،،
--پیِ کارگری...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
پیراهن یوسف وُ
انتظار یعقوب،
غافل که زلیخا
ز تن، پیراهن دریده ست.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
چه توفیری دارد،
برای زندانی؛
-خواه لباسش سفید باشد،
یا سرخ؟!
¤¤¤
روزگارش که
سیاه ست!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
عصرها برایت چای دم می کنم،،،
تو اما ،،، نیستی!
هر بار چای ی از دهن می افتد؛
مانند دوستت دارم هایت!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)