حتی راه رفتن در خیابانی که
بدانم قدم های تورا حمل کرده
برای قلبم تسکین است...
کاش دکمه دوم پیراهنش بودم
همان قدر به قلبش نزدیک.. .
.
.
.
.
.
.
.سحر غزانی...
برای در آغوش کشیدنت
شهر را به تن کردم
در کدام خانه ی پیراهنم نفس میکشی؟!
سحر غزانی...
کجا رفتی
این بار از کدام کوچه سراغِ قدم هایت را بگیرم؟
سحر غزانی...