سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد...
ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد که شادی و غم گیتی نمیکنند دوام...
بوسه بر لبهای او مستم کند همچون شرابشاد گرداند همین حال پریشان و خراب...
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،غصه هم میگذرد......
از آمدنت گیجم و شاد و متحیّرتو فرض بکن برف ببارد عسلویه ......
من درد هر کس را شنیدمدستگیرم شداین زندگی کمتر کسی را شاد می خواهد ....
زندگی همین است...به یک گل می ماند که شاد و خندان توی چمن شکفته می شود:یک بز سر می رسد،می بلعدش و همه چیز تمام می شود....
دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزو مندمهر روزتان نوروز . . ....
ایرانی شادفقط نوشته ای بود روی نوار کاست......
یک نفر هست که با بودن او شاد شوم عشق را با منِ دیوانه همآغوش کند!...
خوش و خرم، دلش شاد و به کامش بود دنیا یشفقط یک نکته میماند، که او آن لحظه بی من بود...
هرچه در زندگی بیشتر شاد باشی ، درهای موفقیتِ بیشتری به رویت باز میشود ......
عشقت به دلم درآمد و شاد برفتباز آمد و رَختِ خویش بنهاد برفت !گفتم به تکلف دو سه روزی بنشینبنشست و کنون رفتنش از یاد برفت...
بیهوده انتظار تو را دارم دانم دگر تو باز نخواهی گشت هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است بی تو برای من این سرزمین غم زده زندان است ....
نگاه کُن جهان چون چهارشبنه سوری ست من شعله می شوم تومی پَری شاد...
بی منتو هر جا که هستیدلت شاد امشب .....
زیبایی زندگی به آن نیست که چقدر خوشحالی،بلکه به آن بستگی داردکه چقدر دیگران به خاطر وجودت می توانند شاد باشند....
هیچ و باد است جهانگفتی و باور کردی؟!کاش، یک روز، به اندازه ی هیچغم بیهوده نمیخوردی!کاش، یک لحظه، به سرمستی بادشاد و آزاد به سر می بردی...
چو شادم میتوانی داشتغمگینم چرا داری؟...
تو به جمع گرم ساقه های سبز و نوجوان پیوسته ای و اینسرآغاز شاد و شیرین جست وجوگری توست.نوجوان روزت مبارک...
معنای زنده بودن منبا تو بودن استنزدیکدورسیرگرسنهرهااسیردلتنگشاد......