و من برای زندگی تو را بهانه میکنم ... ️️️
ماندن بهانه نمیخواهد که؛ یک قلب میخواهد که بی وقفه برایش بزند... ️️️
تو بهانه ی هر روز منی بهانه ی زندگی کردن و نفس کشیدن بهانه ی تکرار دوستت دارم...
جانِ دلم، مهربونم، همسرم، روزِ مرد بهونه ای شد که بهت یادآوری کنم چقدرررررررر دوسِت دارم عزیزم،روزت مبارک مرد من
هر شب دلم بهانهی تو،هیچ بگذریم امشب دلم دوباره تورا،هیچ شب بخیر
وقتى از ته دل بخندی، وقتی هر چیزی را به خودت نگیری، وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی، وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی، آن زمان است که واقعا زندگی میکنی ...
کسی سوال میکند «به خاطر چه زندهای...؟» و من برای زندگی تو را بهانه میکنم...
برای زیستن هنوز بهانه دارم من هنوز می توانم به قلبم که فرسوده است فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد به قلبم فرمان می دهم میوه های زمستانی را برای تابستان ذخیره کنند تو در تابستان از راه برسی سبدهای میوه را که وصیت نامه من است از...
به من بهانهای بده تا کنار تنهایی تو بمانم... یک لبخند بزن تا من بخاطر لبخندت بمانم
سرماى زمستان تنها بهانه به آغوش کشیدنت بود! مانده ام در بهار، چه بهانه اى بیاورم
هر صبح زندگی برای ادامه پیدا کردن به دنبال بهانه میگردد و چه بهانهای زیباتر از چشمانت
غروب جمعه که می شود بیشتر از هر وقتی بهانه بودنت را میگیرد
غروب جمعه که میشود دلم بهانه ات را میگیرد و تنهاییم طلوع میکند
به هر بهانه ای از خانه می زند بیرون کسی که خاطره هایش پر از خیابان است
وﻗﺘﯽ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺠﺎ ﻋﯿﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺠﺎ ﻋﯿﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺠﺎ ﻋﯿﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ
دوست داشتنت بهانه است من تو را برای نفس کشیدن میخواهم برای زنده ماندن
خیلی که به آدم های اطرافت نزدیک میشوی یادت می رود که دیر یا زود می روند... یادت می رود که دیر یا زود خسته می شوند و دنبال بهانه می گردند تا از تو فاصله بگیرند... خیلی که غرورت را برای دیگران بشکنی، خیلی که بدانند دوستشان داری، آنقدر...
بهانه که تو باشی شبم میشود شیرین ترین شب عمر ️️️
بهانه برای رفتن زیادست این ماندنست که بهانه نمیخواهد این ماندنست که دل میخواهد شهامت میخواهد عشق میخواهد . . .️ ️️️
صبح تنها بهانه ی نمناک باغچه است برای عطر پاشیدن و نازیدن و تو تنها بهانه ی زیبای منی برای خندیدن ... ️️️
من برای زندگی تو را بهانه میکنم
مهم نیست ولنتاین یا سپندار مذگان هر دو بهانه اند برای اینکه به تو بگویم بی بهانه دوستت دارم
بهانه ای برای رفتن نیست من می مانم و خودم را لای بازوانت گره میزنم شاید این زیبا ترین پاپیون دنیا شد
هوای آغوشت دیوانه ام میکند موهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرند کاش لااقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم لالایی ها پیشکش