یکشنبه , ۱۵ مهر ۱۴۰۳
و کدام عشقسایبانِ غریبِ شب را آزرده استکه عرش راآکنده از چترِ دلتنگی می کند ؟!✍️اسماعیل دلبری...
کاش می شد همه بُهتان باشدهمه شب هایی که بی هوا اولِ شب ؛ شب بخیر میگفتیو سرت گرم به چشمانِ رقیبی می شدکه زبانم به لالی برسد ؛ تو جانش بودیمن چقدر پرتکرار ؛ غصه ها می خوردم که شبت را بی درد با دعایِ دلِ من صبح کنیخبر مرگ همین است چه می دانستم ؟!که شبت را که سرت را ؛ به بازویِ رقیبی برسانیو من اینجا الهی که بمیرم که بمیرم که بمیرم اسماعیل دلبری...
من تو را چشم انتظارم شب بخیرروز و شب را بی قرارم شب بخیرمن تو را در هر زمان می خواهمتیک تو کم دارم کنارم شب بخیرمن جدا افتاده برگ از شاخه اممن تو را شاخه ندارم شب بخیرآسمان دیوار خانه ماه شبشاهدان بر حال زارم شب بخیراز زمین و آسمان دلخسته امتا سحر شب زنده دارم شب بخیر...
من تو را چشم انتظارم شب بخیرروز و شب را بی قرارم شب بخیرمن تو را در هر زمان می خواهمتیک تو کم دارم کنارم شب بخیر...
ای آنکه پیرم کرده ای دل را ببازم حاضریبه دور چشمت کعبه ای دیگر بسازم حاضریگاه شیرین پشت نقشی تازه پنهان می شودمثل فرهاد من به نقش تو بنازم حاضریتو راز و نیاز هر شبی ای همه یادم شده تومن شده ام نشان به تو یا که شکارم شده تویوسف آشفته سرم من خود زولیخا میدرمنصب شده تصویر تو در کنج اتاقم شده تو یوسف قلب خسته ام ای همه یادم شده توخاطره ها مانده بجا افسوس از یادت رفته تو رنگ سیاه موی تو رفته در این قاب دلمهر کسی موی تو ...
شب را فقط باید زل زد به چشمان تو...آن وقت شب,خودش خود به خودبه خیر میشود...متن : وحدت حضرت زاده...
شب بخیر گفتن ما،محض ادای ادب استورنه چون شب برسد،اول بیداری ماست...
کوچه غمگین، کوچه خلوت، کوچه تنها؛ شب بخیر! دوری اما با تو هستم در همین جا، شب بخیر! آخر هر بغض با لبخند می بوسم تو را ماه من! زیباست شاید صبح فردا؛ شب بخیر! ◽شاعر: سیامک عشقعلی...
شب بخیر با زبان مابیگانه استهر شبسلام می کنم به خیالتتا خیال توشبم را بخیر کندمجید رفیع زاد...
ناز خاتونِ غزل های پریشان : شب بخیرارگِ بم ازخالِ هندوی تو ویرانشب بخیرخوبروی خوش نشینوالاتبارِ خوش مرامخوش درآوردی دمار از روزگارانشب بخیرشعرِچشمانت سرودن کار هر عیاش نیستشاعری می بایدت چون شهریارانشب بخیربرکن از تن جامه تا عریان شوی از قیدوبندبند بندِ این غزل بهرِ تو قربان”شب بخیرآتشی برپاست در یلدا شبِ چشمان توچلچراغِ روشنِ شبهای تهران”شب بخیرهم زنی پلڪی بهم"هم آتشی بر جانِ دلهم به جانِ شهرِشب ،صدآتش افشان ...
زیباترین هدیه خدارفیق قشنگممیدونم دغدغه ها زیادهمشکلات فراوونهاما تو بخند چون تا حالا کسی با غصه خوردن و حال بدی به جایی نرسیدهمن درکت میکنمببین عزیز من تا زمانی که حال خودت خوب نباشه نمیتونی برنامه هاتو با آرامش و خیال آسوده به سرانجام برسونیرفیقم تو لیاقت تموم آرامش و حال خوبی که همیشه برای دیگران آرزومندی رو داریبیشتر مراقب خودت باشدوستت دارم...
شب بخیرای مهربانم؛ همدم تنهائیم! ای تمام شور عشقم ای همه دارائیم! ای نگاه گرم توپایان درد انتظار! ای که عطرت می وزد چون عطر گلهای بهار! ای همیشه سبزو زیبادرتمام فصل ها! ای کلامت روشنی بخش تمام نسل ها! ای سکوتت کشتنی؛ مثل غرورت غم فزا! درنبودت خسته ام؛ در امتداد یک عزا! ای صدای دلنشینت لای لایی شبم! هرزمان در انتظارت؛ من پر از تاب و تبم! ای همه گلهای دنیا شرمگین از روی تو! من! نخواهم رفت هرگز ای گلم ازکوی...
موهایت را پریشان کن که به آرامشِ شبِ گیسوانت محتاجم...- کتایون آتاکیشی زاده...
پای سکوت شب را به میان نکش! اگر تمام دنیا هم آرام باشد اما تو نباشی در سر من غوغاست خواب غیرممکن! نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
به حرف میگیرم هر شبعکس هایت را ...تا از زیر زبانشان بکشمیک شب بخیر را..!...
خوشبهحالِمَنکهمی میرمبرایتاینهمه .. !...
صدای شب بخیر توتمام تنم را مور مور می کندمن شهوت انگیزتر از صدایت نشنیده امشب آرام می شود، ستاره ها چشمک می زنندعطرت در آسمان می پیچدو ماه لبخند به زمین هدیه می دهدمن می خندم و غم به احترام صدای توبساطش را جمع می کنددر دل شب، گم و گور می شوداما حالا که هستی این صدا کفاف من را نمی دهدمن در دوست داشتنت، قناعت نمی کنمباید تو را هر روز هر شب جانانه ببوسمو بوسه هایم را گوشه و کنار تنت آرام بدوزمتنگ در آغوشت بگیرمو شب را آرا...
و شب ها را با عشق من نسبت به خودت تمام کن دوستت دارمشب بخیر♥️...
تازه داشتم کلمات \شَب شیک\ و \تاریکی به کام\ هضم میکردم که یکی گفت ... ظُلمت نوش!! 😐😂...
کوتاه ترین قصه ی شب رابه من بگو ...با یک شب بخیر از زبان تومیشود خدا را هم درخواب دید......
خوب کن حالِ شبهایم را..یک شب بخیر خشک و خالی از تومی تواند کاری با من کندکه احساس کنم امشبخوشبخت ترین آدمِ روی زمینم...!...
«شب» را دوست دارم برایِغرق شدن درآغوش تویی کهقشنگترین شب بخیر دنیای منی...
زیبایی شبچند برابر می شوداگر توشب بخیر بگویی......
هر شب از اینترنت شب را خوش گفتم اماا الان خودم شب را خوش میگویم... ...عاشقی در زیر باران میرفت...گوش میداد به صدای قطره ها...او عاشق نبود!!او عاشق عاشق بود اما زخم خورده...عاشقی زخم خورده در زیر باران میرفت...گوش میداد به صدای خنده هاااا...خنده های عشقش که در گوشش بود...آری متن کمی بهتر شد حال که این رامینویسم شایدم اشکی کنار چشمم باشداما غرور همیشه دردسر داشت.....بجاای شب بخیر گفتن متن غمگین عاشقانه نوشتم ببخشیدد ...
هر کجا هستم٬باشم آسمان مال من استپنجره٬ فکر٬ هوا ٬عشق زمین مال من استچشمها را باید شستجور دیگر باید دیدچترها را باید بستزیر باران باید رفت“سهراب سپهری“*شبتون بخیر *...
در تاریکی یک شب ابریو با شروع نم نم باران پاییزیاز پنجره اتاقم به بیرون می نگرمو تو را به یاد می آورم که چقدر عاشق باران هستیکاش کنارم بودیشب بارانی ات آرام، خوب بخوابی …******شب همگی بخیر ......
شب شده بیا آغوشت را بگشا نبض زندگی ام در خواهشیک شب بخیر تو می زند......
امشب آرام در گوشت می گویمشب بخیرمبادا ڪسی بشنود و مزاحمخوابهای شیرینت شودوقتی تو در آغوشم خوابیمن تا صبح آرامش دارم...
وقتی می گویی شب بخیر....تمام دردهایم رازیر بالشم می گذارمو با خیال راحت آماده ی پروازدر رویای تو می شوم... ️️...
مغز من جولانگاه خاطرات توست؛درمن هر شب تویی کشته می شود......
نفس های گرمتدر شب های تاریکمهمچون مسیح استبر پیکر رو به انجمادم...
شب است و هرم نفس هایتسرزمین تنم را به آتش می کشد...
یک شب حوالی همین ساعتیک شب بخیر گفتیو یک عمر بیدارم.....
شب بِخیر که میگوییتمامِ آرامشِ دنیا برایِ من میشود...!هر چه حسِ خوب...حالِ خوب...در دنیا هست به سراغم می آید...!با رویایِ اینکه شبیدر کنارِ تو ...در آغوشِ تو ...با نوازشِ دستان تو به خواب بروممیخوابم....!...
این اعترافاتِ خواب آلود و معمولی آخر شب ها را جدی بگیرید...همان حرف های دلی ای که آخرش به دوستت دارم های با صدای خسته و شب بخیر گفتن های بوسه دار منتهی می شود...آخر روانشناسان معتقدند که افراد در مکالماتِ آخر شب،به چیز هایی اعتراف می کنند که در حالت عادی هرگز به زبان نمی آورند!...
بدون شب بخیر تو ،گویی ماه برای همیشه بیدار است وخورشید خوابدریغ مکنکه قلب گریانم ،به همین اندک مِهر تو ،در سپیده دمی خیالی ،پرنده ای می شود ،شتابان ، به سَمت تو ......
امشب دوباره از ته دل تو را آرزو میکنم.... امشب دوباره به خدا می گویم که بغلت کند...ببوسدت و چراغ اتاقت را خاموش کند... امشب دوباره با خودم" شبت بخیر عزیزم " را تمرین می کنم.... خدا را چه دیدی...؟! شاید شبهای بلندهمین تابستانی که می آید پر ازشب بخیرهایی شدکه مخاطبش تو باشی...!...
چقدر می چسبد شب بخیرتوقتی که موهایم راکنار زده باشی و دم گوشمآهسته گفته باشی اش...️️️...
همیشه کهقرار نیست من بگویمیک بار هم تو بگواصلاً هر چه دلت می خواهد بگومثل یک شب بخیربا طعم بوسه مثل یک بوسه با طعمدوستت دارم.....!! ️️️...
امشب... به مردم شهر از عشق گفتمشب بخیرهایت را همه جا جار بزنشاید دلشان خواست عاشق شوندتا به روزگار من دچار نشوند...
خوب کن حال شبهایم را...یک شب بخیر خشک و خالی از تومی تواند کاری با من کندکه احساس کنم امشبخوشبخت ترین آدم روی زمینم...!...
شب بخیرآرامش شب هاینا آرام عشقشب بخیرانگیزه ی بیداریِفردای من،،،️️️...
️شب را باید مزه مزه کرد مخصوصا آن قسمتی که تو مینویسی شب بخیر...و منتظر جوابم..... ️️️...
خوب کن حالِ شبهایم را..یک شب بخیر خشک و خالی از تومی تواند کاری با من کندکه احساس کنم امشبخوشبخت ترین آدمِ روی زمینم...! ️️️...
امشب بی تاب شده ام آغوش بگشا و بازوانت را در من گره بزنو شب بخیر هایت را زمزمه کن...️️️...
صدایت عاشقانه ترین ملودی دنیاستوقتی که با شب بخیر هایتنوازش میکنی گوش هایم را... ️️️...
یک شب بخیربا طعم بوسه کفایت می کند.در کنار تمام دوستت دارمهاییکه تو تا بحالدم گوشم نگفته ایو من جانانهنبوسیده امت...!️️️...
شب بہ شبدلٺنڪَ ٺر می شومبدون آنڪہ بہ یاد بیاورم چرامڪَر قرار نبود فراموشم شوےپس چرا هنوز هم هرشبدلم براے شب بخیرهایٺ تنڪَ می شودباور ڪن ، مقصر من نیسٺماین ٺویی ڪہ.....در سرم ، بی نہایٺ پُر رنڪَی ..!!...
هیچ انسانى، بدون شب بخیرتا صبح بیدار نماندهاما گاهى انسان ها به یاد یک شب بخیرسال ها بیدارى مى کشند. ...
ای همه دار وندارم شب بخیرای همه صبر وقرارم شب بخیرتوی هفت آسمون من تنها توییای تو تنها تک ستاره ام شب بخیر ️️️...