من منتظر تو ؛ تو منتظر من
من تنها ام و تو
تو آخه تنها تر از من :)
وسط این همه آره
تو چرا شایدِ من خب؟
آخرِ این همه گریه
ندیدیم خنده ی هم رو :)
تو اگه رفتی عزیزم
حقِ تو بوده رهایی
رفتنِ من ولی آخه......
عاشق موج موهام بود
میگفت عصبی باشم ببینم موهاتو آروم میشم
میگفت تورو دوست دارم ؛
ولی موهاتو عاشقم...
هر لحظه اینا یادم میومد ذوق میکردم
لبخند میزدم صورتم سرخ میشد ...
اما الان. ..
اما الان...
لعنت به الان:)
فکر کردن به تو توی این دنیا...
برام حکم داشتنِ یه لیوان آب زلال،
توی شهریِ که به داشتنِ آبِ لجن مشهوره!
جاویدی چنل من در روبیکا : @Faryad Ghalb
ازش پرسیدم : من خوشگلم؟
خندید ؛ گفت سال دیگه همین موقع جوابتو میدم!
سال بعد تو همون تاریخ دم در آرایشگاه تو گوشم پِچ زد : خوشگل ترین عروس دنیایی!
چنل من در روبیکا: @faryad ghalb
دیشب بعد از یه سفرِ نه روزه
رسیدم خونمون ؛
انقدر دلم واسه خونه
تنگ شده بوده که ساده ترین
و بی ارزش ترین چیزها ی خونه
جلوی چشمام برق میزدن ؛
با اینکه تو سفر هم جاهای بدی
اقامت نداشتیم و هتل هایی که
تو شهر های مختلف بودیم...
تابحال حسرت اینو داشتی که کاش میتونستم دوباره . . . یه سالِ دیگه . . . تولدشو بهش تبریک بگم؟!
از وقتی که عکساتو پاک کردم یه ۸ ماهی میگذره ؛ از اولین و آخرین باری که صداتو شنیدم ۱۰ ماهی میگذره . . .
و از روزی که...
اونور نقشه تب کرد، اینور نقشه سوختم:)!
مهدیه جاویدی🌱
یه خط میکشه... صورتی!
زمزمه میکنه: دوسم داره..
قفل گوشیشو باز میکنه... هیچ پیامی نمیبینه... جدیدا فاصله ی بین پیام دادناش زیاد شده...
یه خط میکشه.. سبز!
زمزمه میکنه: لجن گرفته رابطه رو
چند شبه باهم تا دیر وقت صحبت نکردن...
ی خط میکشه... خاکستری!
زمزمه میکنه: سر شده...
دلش...
هیچی برای یه عاشق تلخ تر و سخت تر از این نیست که احساس کنه رفتارِ معشوقش
دیگه اون عشق سابق رو نداره...🚶🏻♀
از عاشقتون غافل نشید🙂
خب؟!
احساس میکنم قلبم برای نگهداری این همه احساس زیادی کوچیکه؛
من احساس میکنم که این قلب کوچیک
هر لحظه میخواد منفجر بشه...!
و به جای خون ازش نور به همه جای دنیا
پرتاپ بشه...✨\
و همه عاشق تو میشن... همه... همه.... همه....!
و همه شبیه تو میشن...🌜
و دنیا زیبا...
مردها وقتی عاشق می شوند به دنیا می آیند
و زن ها عاشق که می شوند...
می میرند :) !!!
ویسلاوا شیمبورسکا✍🏻
می خندم...
دیگر تب هم ندارم
داغ هم نیستم
دیگر به یاد تو هم نیستم
سرد سرد شده ام
کسی چه میداند...
شاید دق کرده ام
و تمام شب . . .
مویرگ هایش در حسرتِ آغوشِ وی
میل به پارگی داشتند . . . !
مهدیه جاویدی:)
کپی با ذکر نام💌
چنل ادبی من در روبیکا: @faryad ghalb
میشه زودتر بیاد روزی که من واست نارنگی پوست بگیرم بچینم تو ظرف بعد همینجوری که داری میخوری یه دل سیر نگات کنم؟🥺🫀
فقط با ذکر اسمم... باشه؟ :)مهدیه جاویدی
چنلم ادبی عاشقانم تو روبیکا: @faryad ghalb
من یه روز یه فراهوشِ باشعور می سازم که وقتی بهش میگم \دلم گرفته\
محکم بغلم کنه و بگه: تموم میشه!
:) ♡
برنامه نویسِ شاعرشونم😁!
مهدیه جاویدی🌱)
آره آره...
می دونم!
\ آدما باید خودشون حال خودشونو خوب کنن\
اما باور کن...
اون این کار رو بهتر انجام میده💊 ^^
مهدیه جاویدی:)
چنل ادبی من در روبیکا: @faryad ghalb
می گویند قلبت در هر حالی که باشد، چهره ات به همان حال در می آید.
چه بگویم؟ خودت آشفتگی موهایم را، لبخند پریشانم را و سرگردانی دکمه های پیراهنم را ببین!
حالم تعریفی ندارد؛ حس و حال پرنده ی لاغر و ضعیفی را دارم که از کوچِ مداوم خسته...
بچه ها عروس و داماد شدن... بازنشستگی بود و خلوت دونفره مون... یه شب که نشسته بودیم دور آتیش و کنده ها دود میزدن تو قلبمون پتوشو دور خودش محکم تر پیچید و گفت: اون روز دیدمت!
پرسیدم : چی؟؟؟
لرزید انگار... گفت دیدمت.. روز قبل عروسیمون، جلو در یه...
مامان بزرگم این سالای آخر عمرش وقت زیادی رو با من میگذروند... بیشتر از جوونیاش حرف میزد... نصیحتای قشنگی هم میکرد...
یه بار که کنار هم به پشتی تکیه داده بودیم و داشتیم یه چای قند پهلو میخوردیم، بی مقدمه گفت: نه که بهش نگی دوسش داری ها... میمیره دلت...
مثلا وسط این شبگردی ها...
یهو اتفاقی تو خیابون ببینیش\
اتفاقی بخوری تو بغلش\
اتفاقی بگی:
دوستت دارم:\)
اتفاقه دیگه..!
مهدیه جاویدی^^🌱