ما همه اجزای آدم بوده ایم در بهشت آن لحنها بشنوده ایم
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم
هر کجا غم نیست، آنجا زندگانی مشکل است زین سبب آدم به تعجیل از بهشت آمد برون
آنچه حوا طلبیده است زِ آدم،عشق است وَرنه یک خوشه یِ گندم که مجازات نداشت
دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی است حتی اگر از آسمان آدم ببارد
از دور آدم و از نزدیک از آدمیت دوری
من سال هاست با تو و حوایی ات خوشم فهمیده ام که تا ابد آدم نمی شوی!
من عاشقی کردم تواما سرد، گفتی از برف اگر آدم بسازی دل ندارد
آدم: تو دل داری؟ مترسک: اره! آدم: مگه آدمی؟ مترسک: مگه آدما دل دارن ؟ :) .
از ازل تا به ابد پرسش آدم این است: دست بر میوه ی حوّا بزنم یا نزنم؟
من آدمِ نرفتنم ، آدمِ دوست موندن ! یا اصلا آدم دیر رفتنم ، خیلی دیر ... اما وقتی برم ، دیگه آدم برگشتن نیستم آدم مثل قبل شدن نیستم ...
برف را دوست دارم چون فقط با برف میشود آدمی ساخت که هم درونش سفید باشد و هم بیرونش!
اسمش آدم است امّا تو باور نکن..! . . بعضی ازانسانها باکارهاشون روی حیوانات رو هم سفید کردن و گاهی کاری می کنند که از پس هیچ گرگی بر نمی آید..
از هر ادمی فقط یه نسخه وجود داره سعی نکنید تو ادمای دیگه اونی که رفته رو پیداکنید
ساده که باشی سادگی ات را حماقت می خوانند! و کسی نمی فهمد که تو از فرط ِ آدم بودن ساده ای.
آدم است دیگر... هرچقدر هم که قوی باشد، گاهی وقت ها نیاز دارد، مچاله شود در آغوش کسی...
حوا دل به آدم نمی بست اگر آدم قحطی نبود!
ابر دود سیگار خداست و باران اشکاهایش! به تنهایی آدم بر زمین میبارد