هیچکس نیست ز خوبانِ جهان همچون تو
بی گمان لحظه ی خلق تو خدا عاشق بود صرف شد پای تو انگار تمام هنرش
تو زیبایی؛ مثل پنجره ای در بهشت مُشرِف به خانه ی پیامبر
خلاصه ی همه ی بهانه ها این است: تو از یادم نمی روی
گاهی... به زانوی غم هم حسادت می کنم هنگامی که تو بقل ش می کنی.!
سه چیز تمامی ندارد تو و عشق و مرگ محمود درویش مترجم : احمد دریس
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست تو، که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو
از من تا حال خوب یک "تو" فاصله اسٺ ...
تو خوب ترین اتفاق ممکنی وقتی که اول صبح در یادم می افتی...
«تو» زیباترین اتفاق شب های منی اتفاقی شبیه ماه در تاریک ترین شب جهان
باورت میشه ، همه زندگیم وابسته به دو حرف است « تو »
تو به اندازه ویرانی کشور من زیبایی
از من هرآنچه باقی مانده تویی
سر رشتهٔ شادیست خیالِ خوش تو
همہچیز، از یڪ دوست داشتنِ ساده شروع شد! تو ڪَفتی: دوستَت دارم و من تا عشق تا بینہایت تا خدا پرواز ڪردم...!
آخه مگه چیزی بهتراز دوست داشتن تو تواین دنیا هست
تو آن دَردی ، ڪه بہ جان خَریدَنَت آرِزوست!
قلب من ، زندگی من عشق من ، آرامش من ماه من ، همه ی وجود من هستی ️️️
دوست داشتنت در من زیسته است سالهاست من عشق را از چشمان تو میشناسم ...️ ️️️
روشنایے صبح نوید عبور تاریڪیست ڪاش! امروز خوشبختی ببارد،صبح بخیرے بگویے جانِ دلم ، سخت تو را دلتنگم ..
ﻗﻠﺒﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ تو ،ﺑﺮﺍی ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ تو ،ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ تو ،ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ تو ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺎﻃﺮ تو ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻡ ️️️
زنده ام تا در تنم هُرم نفس های هست ... ️️️
من از عشق نمینویسم فقط از تو مینویسم و عشق خود از کلامم زاده میشود ...
دعای مادرم تویی خود خود تو هرچی دعا کرده برام انگار شده تو