در انتظار بهار باش شکوفه اى ، مرا به تو خواهد رساند...
از لمس سرانگشتان دستان توست که بهار در من شکوفه می زند
بهارم با لبخند تو کوک می شود بیا تا دلم شکوفه بزند...
تو بگو دوستت دارم بهار می پیچد لای موهایم عشق شکوفه می زند ...
درختِ عشق در جانم؛ شکوفه_باران شده است ! بهار تویی ...♥️ آمدنِ فصل ها بهانه بود !
حوالی چشمانت فصلِ گلریزان است نویدِ تمامِ شکوفه های بهار
همچون آفتاب بر شاخه ی گیلاس تنم بتاب تا در اردیبهشت آغوشت شکوفه دهم...
کاش یکبار هم ما شکوفه میدادیم، ما که اینهمه هَرَس شده ایم
دم نوش قوری شکوفه های آلوچه گنجشکی پر نمیزد
دستانم را بگیر تا زودتر از بهار شکوفه دهم تو خودت میدانی گل مریم زیباترین است
مرا بوسیدی من شعر شدم .. تو شکوفه..
من مانده ام و خیابانهای دی تو بیا.. که وقت رسیدنت جانم شکوفه خواهد داد
پاییز جایش را به زمستان داد زمستان جایش را به بهار برگها جایشان را به شکوفه ها دادند در این میان جای تو همچنان خالی ست …
بهار می تواند نام تو باشد وقتی که در همهمه ی سبزِ دلم دوستت دارم هایت شکوفه می زنند
شکوفه در شکوفه پیچیده ست، و این آغاز فصل بهار است
مثل لحظهای که باغ؛ در ترنم ترانه شکوفا میشود؛ غرق در شکوفه میشود روزگارتان؛ بهار لحظههایتان پر از شکوفه باد. سال نو مبارک
جان دلم... قراراست ماننددرخت ریشه کنم... شکوفه دهم... برایت زندگی باشم... بهارم میشوی...؟
پیراهن از شکوفه که پوشیده ای باد عاشقت میشود .. محبوبکم گلبرگ ها هم مال تو بیا تا برویم...
فهمیدن آغوشت شکوفه ای را بیدار میکند از خواب زمستانی و این غنچه ی زیبا، با تو به بهار می اندیشد ر م ع م ا م ت▶️
آدم های خوب مثل درخت پر شکوفه هستند لگد هم که بهشون بزنی ،با باران شکوفه شرمنده ات می کنند.
فصل ها را بهم ریخته ای! مگر موعد آمدنت زمستان نیست؟پس چرا دلم پر از شکوفه های بهار شده!
اگر هنوز در رنجی ، بدان به آنجا که باید ، نرسیدهای ! درخت شکوفه میدهد و خشنود است ؛ تنها تخم در رنج و سختی است ؛ درخت شو و جشن بگیر ...
دلِ درخت پُرازشکوفه باد چشمک می زند
تو آمدی و کوچه های مدینه را باران شکوفه پوشاند آمدی و آینه ها، به پابوسی ات، آب های جهان را به انعکاس برخاستند. آمدی، تو یازدهمین چراغ پرفروغ ولایت باشی.