نشد که بگذرم از تو بخواه برگردم منم همان که فقط یک اشاره می خواهد .
, من... روز را، نفس را، عشق را، بوسه را، زندگی را، پلک هایم را از نو،،،، از آغوش تو باز، و آغاز میکنم. ️️️
شاه قلبم تویی هیچ انقلابی نمیتواند تاج و تخت تو را بگیرد ️️️
یه جوری میخوامت که هیچکیو نمیخوام️ ️️️
میشود اندکى برایت بمیرم! تا باورت شود؛ خاطرت را با دنیا عوض نمیکنم ... ️️️
برای دوست داشتنَت تا خودِ بینهایت رفته ام هَمه اش تویی فقط تو... ️️️
من تا ابد ترانه ی عشقم را در آفتابِ عشقِ می خوانم... ️️️
تو که پیشمى جز دوستت دارم دلم هواى هیچ نمى کند، هیچ حسى به دردت نمى خورد، جز اینکه کسى که دوستش دارى دوستت بدارد..️ ️️️
جان دلم مے شود حوالے چشمانت را خوب بگردم!؟ راستش را بخواهے دست و پایم را میان نگاهت گم ڪرده ام ️️ ️️️
در قانون عشق صبحی که از محبوبت صبح بخیر نشنوی تا اطلاع ثانوی شب باقیست ... ️️️
تو چه کردی که دلم این همه خواهان تو شد؟️ ️️️
شب ها نور ماه در چشم تو می درخشد شب بخیر هایت ماه آسمان را برای من روی زمین می آورد ️️️
اول تو و آخر تو بیرون تو و در سر تو...
نیمی از زندگی ست معشوقی که بوسیدن را خوب بلد باشد. ️️️
تو را به جایِ همه روزگارانی که نمیزیستهام دوست میدارم
تنهایت نمیگذارم حتے اگه تقدیرم با تو نباشد من همیشه با تو ام ..... ️️️
من بی تو یک واژهی ساده بیش نیستم ! اما کنارت همچون یک کتاب عاشقانه آرام میشوم ورق بزن مرا که سطر به سطرم پر از دوستت دارم است ... ️️️
همان شانسى باش که یک بار دربِ خانه ام را میزند فقط یکبار... باور کن قَدرَت را میدانم ️️️
یه چیزایی تمومی نداره مثل علاقه من به تو ️️️
نمی دانم از نور آفتاب ️است... یا از تو... فقط میدانم... صبح بخیرهایت... دنیای مرا نورانی میکند... ️️️
عطرِ آغوش تو زیباترین انقلابیست که هر شب در میانِ جانم عاشقانه کودتا میکند ... ️️️
برگرد مرا وادار نکن که میان خودم و تو را انتخاب کنم من همه چیز را کنار تو دوست دارم حتی خودم ..
اگر خوشبختی چهره ای داشت، اون چهره، چهره ی تو بود ️️️
رگ خواب دل شیداے منے .. جان دلم ! تو نباشے ... قد و بالا و لب و جان و تنم میلرزد !!