من به خط و خبری از تو قناعت کردم قاصدک کاش نگویی که خبر یادت نیست
شنیده ام ز پنجره سراغ من گرفته ای هنوز مثل قاصدک...میان کوچه پرپرم
آرزوهایم را در گوش قاصدک گفتم و فوتش کردم ! مطمئنم خیلی زود پیغامم را به خدا می رساند !
قاصدک را فوت کردم آرزو کردم تو را... دور میشد گرچه فهمیدم برایش سخت بود...
ب کدامین سمت رفته ای؟! ک قاصدک ارزوهایم پیدات نمی کند !...
آن قدَر چشم به راهم خبری شیرین را که همه روز پی دیدن یک قاصدکم
در انتظار کَسی، قاصدک از تار عنکبوت می دهم به نسیم
برای دوست داشتنت قاصدک نفرستادم شعرهایم گواهی می دهند ودستانم شهادت
درراهی که هیچ بادی نمیوزد دلتنگ قاصدکی بودن خیلی سختست.
قاصدک شعر مرا از بر کن ... برو آن گوشه باغ ، سمت آن نرگسِ مست و بخوان در گوشش ، و بگو باور کن : یک نفر یادِ تو را ، دمی از دل نبرد ...
مادر ای پرواز نرم قاصدک مادر ای معنای عشق شاپرک ای تمام ناله هایت بی صدا مادر ای زیباترین شعر خدا روزت مبارک عشق من
پرسه می زند در مرز آسمان قاصدک تمبر ندارد! که به مقصد برسد.
ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می گریند ...
شبیه قاصدک های رها در دشت میدانم... لبت بر باد خواهد داد روزی دودمانم را !!!