100 متن کوتاه غریق ۱۴۰۳ جدید 2024

متن های کوتاه درباره غریق

100 متن کوتاه غریق ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن غریق برای اینستاگرام و بیو واتساپ

*غریق*


حلقه ی شکسته ی آب
غرقه ی رویا
پروانه ی کوچک



عکس نوشته چامک غریق حلقه ی شکسته ی آب

لینک متن

حلقه ی دور انگشت کافی نیست...
حصار باید دور قلب باشد...!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته قلب حلقه ی دور انگشت کافی نیست

لینک متن

تو زیر همان آسمانی لبخند میزنی
که مهتاب روشنایی اش را به رخ این شهر می کشد...
زیر یک سقف که قسمت نشد
اما زیر یک آسمان بودنمان هم خوب است ، نیست؟!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته زیر یک سقف تو زیر همان آسمانی لبخند میزنی

لینک متن

دریا چقدر دلداده ساحل است که اینگونه امواجش به آن چنگ می اندازد تا چند لحظه بیشتر کنارش باشند...

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته دریا و ساحل دریا چقدر دلداده ساحل است که ا

لینک متن

گاهی بین آرزوهایم
حواسم پرت می شود
اسم تو را می آورم...
تو هم سعی کن باور کنی عمدی نیست...
گاهی مانند من ، اشتباهی
مرا آرزو کن

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته آرزوی اشتباهی گاهی بین آرزوهایم حواسم پرت

لینک متن

آدم های برای ماندن بهانه می خواهند...
قشنگ است بهانه ی نگه داشتن کسی در این دنیا بودن... • ͡•

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته بهانه آدم های برای ماندن بهانه می خو

لینک متن

من زیر باران خاطرات تو
بدون چتر می ایستم...
یک سرماخوردگی روحی ، می ارزد به مرور آن خاطرات شیرینِ گذشته • ͡•

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته باران من زیر باران خاطرات تو بدون

لینک متن

چرخه ی انتظار و نرسیدن
تلخ ترین چرخه ی پر تکرار تاریخ است... • ͡•

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته انتظار چرخه ی انتظار و نرسیدن تلخ ت

لینک متن

آدم ها با همان شتابی که به آغوشتان پناه می آورند ، از شما می گریزند...!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


عکس نوشته آدم ها آدم ها با همان شتابی که به آغو

لینک متن

ترانه ای هستی
سروده نشده...
اشکی هستی در پشت حصار پلک هایم...
و نفسی که حبس میشود...
اینگونه در تمام من زندانی شده ای...!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

چند بار گفتم دلِ شکسته تان را سر راه نگذارید...؟!
می آییم سمتتان آرامتان کنیم ، روحمان خراشیده می شود...

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

قلبمان را به امانت پیچیده بودیم میان برگ های بهاری..
بی گمان از اینکه آن ها هم روزی خشک می شوند...
و در پاییز فرشی می شوند زیر پای دلبر ما ، و دلدار دیگری...!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

پاییز فصل رفتن است...!
پرنده ها ، شهر را ترک میکنند
برگ ، درخت را
گرما ، قلب هارا
و تو مرا..

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

فال شب یلدای من ، باید وصال آغوش تو باشد.
این یک قانون نانوشته ، برای ادامه حیات من است!
یلدایت مبارک!

به قلم: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

دریا نازِ ماه را می خرد
من نازِ عکس های تو را... • ͡•

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

مهر با رفتنت شروع شد
آبان با نبودنت طی...
برای آذر در این خانه را باز میگذارم
چمدانت را پایین پله ها بگذار
خودم برایت تا خانه می آورم • ͡•

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

در هوای آلوده به نبودنت
نفسی بالا نمی آید!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

تو بینا ترین نابینای این شهری...!
تمام شهر می دانند من دلداده ی تو ام
تو اما همه چیز را می بینی الا تلاش های من برای وصال تو...

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

هیچ دیواری در این دنیا نیست
که محکم تر و قابل اعتماد تر از دیوار قلب کسی باشد
که تو را با مهر در خود جای داده ست...
تکیه کن ، پشتت را خالی نمیکند!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

پرنده هرچقدر هم بلندای آسمان را طی کند
به ماه نمی رسد...
بر تصویرش روی آب بوسه می زند! • ͡•

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

از مسیر سخت زندگی می گذریم
و رد لبخندمان
سر پیچ های تند جاده
جا می ماند.
آنچه به مقصد می رسد،
یک کالبد است؛
با رد زخمی روی لب هایش!

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

من مدت هاست که روزه ام.
از سحرِِ وداع
تا غروبِ نامعلومِ وصال؛
لب به هیچ چیز نزده
آنقدر که طعم زندگی را از یاد برده ام

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

چهل روز گذشت..
از در آغوش کشیدن گرمای وجودت
توسط سرمای خاک؛
دلتنگ شده ایم
همین!

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

شاید اگر قاصدکی فوت نمی شد
هیچ آرزویی بر باد نمی رفت..!

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

گذشته ام از تمام گذشته ای
که بی تو و یاد تو گذشت...

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

آنچه از دست دادیم؛
قمار شده بود.
دل را روی میز گذاشتیم، تا دلش را بدست آوریم.
دست بعد، پای غرور را به میان کشیدیم،
تا آنکه رفته، بازگردانیم!
ما، معتاد به باخت بودیم.

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

خاک سرد است؛
آتشِ از دست دادن را در گلو خفه می کند؛ اما خاموش، نه..!

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

ما زندگی را با درد و لبخند و خوشی و ناخوشی اش، تا عمق استخوان لمس کردیم؛
روزی هم مرگ را به ما خواهند چشاند؛ فراتر از آنچه قابل لمس باشد..!

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

حضورت، رایحه ی قهوه دارد.
اعتیاد آور و سرحال کننده؛
اضطراب و بی قراری را به جانم می ریزی؛
و هیچ کس نمی تواند مثل تو، مرا از خود بی خود کند..!

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

و اما امروز...
آغازِ آخرین پایانِ پاییز است.
شروعِ اتمام دلگیری ها، دلتنگی ها، دلشکستگی ها، و تمام غم های این فصل.
آذر نوید تمام شدن می دهد؛ اما معنای حقیقی آغاز است. 🍁

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

گاهی تمام وجودت عکس می شود؛
قاب می شوی روی یک شومینه ی قدیمی.
شاید، گاهی، نگاه کسی، غبار را از روی تنهایی هایت پاک کند.

کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن

و مَعشوق ها،
مخلوقِ شعرهایی هستند
که عُشاق می سُرایند...

- کتایون آتاکیشی زاده

ارسال شده توسط کتایون آتاکیشی زاده

متن کتایون آتاکیشی زاده


لینک متن


انتشار متن در زیبامتن